۲-۲٫ مفهوم برنامه درسی
مهرمحمدی (۱۳۸۸) مراد از برنامه درسی را سه برداشت مختلف زیر معرّفی کردهاست: الف) برنامه درسی بهعنوان سند مکتوب، ب) برنامه درسی بهعنوان نظام برنامه ریزی درسی و ج) برنامه درسی بهعنوان حوزه مطالعاتی.
در این پژوهش، برنامه درسی بهعنوان نظام برنامه درسی مورد نظر میباشد. در بحث از برنامه درسی بهعنوان یک نظام، مراد از نظام برنامه درسی[۳] عبارت است از یک چارچوب و ساختار سازمان یافته که در قالب آن کلّیهی تصمیمات برنامهای اتّخاذ می شود. بهگفتهی بوشامپ[۴] در نظام برنامه درسی وظایف متعدّدی نظیر تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی مدّ نظر قرار میگیرد.
موسیپور (۱۳۹۲) معتقد است که برنامه ریزی درسی شامل مراحل زیر میباشد: الف) تدوین برنامه درسی، ب) اجرای برنامه درسی و ج) ارزشیابی برنامه درسی.
۲-۲-۱٫ تدوین برنامه درسی: تدوین برنامه درسی شامل دو بخش انتخاب اهداف و تعیین روش برنامه درسی میباشد. انتخاب اهداف، بر اساس اطّلاعاتی انجام می شود که از مقاصد هستی، کیفیت وجود انسان، ویژگیهای اجتماعات انسانی و نظامهای آموزشی جمع آوری شده است و در چهار قالب قابلیّت تحصیلی، قابلیّت شغلی، قابلیّت شهروندی و قابلیّت تدبیر تنظیم می شود.
روش برنامه درسی دربردارندهی همه اقدامات و فعّالیتهایی است که تحقّق اهداف برنامه درسی را ممکن میسازد. مجموعه اموری که می تواند زمینه ساز ایجاد و بروز تغییراتی در دانش، نگرش و عمل فرد شود، محتوای برنامه درسی نامیده می شود.روش نشان میدهد که چه محتوایی مورد نظر است، با چه سازمانی تنظیم شده است، چگونه به مخاطب ارائه می شود، چه زمانی برای آن منظور شده است و در چه مکانی ارائه می شود. تألیف و تدوین کتابهای درسی فعلاً جانشین بلامنازع انتخاب و سازماندهی محتوای برنامه های درسی میباشد.
۲-۲-۲٫ اجرای برنامه درسی: اجرای برنامه درسی را باید نتیجه طبیعی آن دانست زیرا برنامه درسی راهنمای عمل است و ضرورتهایی که تهیه برنامه را الزامی کرده اند، ناظر بر عملی شدن آن هستند. یعنی عاملان برای عمل خود راهنمای عمل را طلب کرد اند.
۲-۲-۳٫ ارزشیابی برنامه درسی: وقتی برنامه تهیّه و اجرا شد، زمان آن میرسد که از وضعیت آن اطّلاع حاصل شود، چنین کاری ارزشیابی برنامه درسی نامیده می شود.
بر این اساس، برنامهای که تهیّه شده دارای سه عنصر هدف، روش و ارزشیابی است یعنی انتظارات را نشان میدهد، راه و ابزار عمل کردن را آشکار میسازد و شیوه سنجش میزان توفیق را نیز معرّفی می کند(موسی پور، ۱۳۹۲).
۲-۲٫ سطوح برنامه درسی
فتحی واجارگاه (۱۳۸۸)، در کتاب اصول و مفاهیم برنامه ریزی درسی، سطوح برنامه درسی از دیدگاه پوزنر[۵] را چنین تعریف میکند:
۲-۲-۱. برنامه درسی رسمی[۶]: برنامه درسی مکتوبی که در آن چارتها، فهرست و رئوس مطالب، راهنمای برنامه درسی و فهرست هدفها به دقت تعریف شده باشد. هدف این برنامه درسی فراهم کردن مبنایی برای معلمان جهت تهیه طرح درس و ارزشیابی و کمک به مدیران برای نظارت بر کار معلمان میباشد.
۲-۲-۲٫ برنامه درسی اجرایی (عملیاتی)[۷]: شامل آن چیزی است که عملاً توسط معلم تدریس می شود، محتوایی که مد نظر قرار میگیرد و در کلاس تدریس می شود، نتایج یادگیری که دانش آموزان در قبال آن مسئول هستند.
۲-۲-۳٫ برنامه درسی پنهان[۸]: عمدتاًً مورد تأیید نیروهای برنامه رسمی مدرسه نیست، اما میتواند نسبت به برنامه درسی رسمی یا اجرایی، تاثیر عمیق تری بر دانش آموزان داشته باشد. پیام های اصلی برنامه درسی پنهان وجود دل مشغولی های عمده در خصوص جنسیت، طبقه، نژاد، قدرت و دانش مدرسه است. برنامه درسی پنهان بیشتر در باره ارزش ها میباشد. که نظام آموزشی قصد یادگیری را ندارد ولی عملاً این یادگیری اتفاق می افتد.
۲-۲-۴٫ برنامه درسی پوچ[۹]: این برنامه شامل موضوعاتی که تدریس نمیشود و این که چرا این موضوعات نظیر: حقوق، رانندگی، نقشهای والدین و … تدریس نمی شود و میتواند به معلمان در فهم این مسئله یاری دهد که چه مفروضاتی زیر بنای برنامه درسی مدارس است؟ برنامه درسی پوچ شامل موضوعات تدریس نشده است
۲-۲-۵٫ برنامه درسی فوق برنامه[۱۰]: شامل کلیه تجربیات برنامه ریزی شدهای است که از حیطه موضوعات درسی مدرسه خارج است. (ماهیت آن داوطلبانه و پاسخگو به علائق دانش آموز است و نقطه مقابل برنامه رسمی است) در بسیاری جهات از برنامه درسی رسمی مهم تر است (فتحی واجارگاه،۱۳۸۸).
.۳-۲اجرای برنامه درسی:
حساسیت و اهمیت مرحله اجرا در برنامه ریزی درسی از آن رو است که کلیه طرحها و برنامه ها در صورتی موفق به ایجاد تغییرات مطلوب میشوند که در مرحله اجرایی با موفقیت پیاده شوند. حقیقت امر آن است که از یک سو بهترین برنامه های درسی که از لحاظ منطقی به خوبی طراحی و تدوین شده اند، به علت اجرای ناقص یا نادرست ممکن است در دستیابی به اهداف مورد نظر با شکست مواجه شوند. به این دلیل تجربیات آموزشی بسیاری از کشورها حاکی از آن است که برنامه هایی به خوبی تعریف شده به علت نارساییها ومشکلات اجرایی یا به مرحله عمل در نیامده اند و یا در صورت اجرا، قرین موفقیت نبوده اند. نقائض موجود در مرحله طراحی، به علت اجرای درست و صحیح، نتایج مثبتی را به همراه داشته اند (فتحی واجارگاه،۱۳۸۳).
در ادامه در باب تبیینگر اجرای برنامه درسی مطالبی ذکر خواهد شد:
۲-۴٫ رویکردهای تبیینگر اجرای برنامه درسی
به طور کلی دو دیدگاه عمده در بحث نحوه اجرای برنامه های درسی مطرح است:
۲-۴-۱٫ رویکرد برنامه ای یا وفادارانه: رویکرد برنامهای یا وفادارانه، همان طور که از نامش پیدا است، بر این پیش فرض مبتنی است که: هدف اصلی اجرای تغییرات انتخابی، ایجاد و سنجش میزان تغییرات عملی است که دقیقا با نوع کاربرد مورد نظر سازنده یا پیشنهاد دهنده ی تغییر مطابقت دارد.
در این رویکرد فرض بر این است که تغییر مستلزم برنامه های ویژه است که طراح یا طراحان آن در نظر گرفته اند، که می توان آن ها را در هر گروهی از به کار گیرندگان اجرا و ارزشیابی نمود. هر چند تفاوت های کوچک قابل گذشت خواهد بود، ولی تأکید بر آن است که اطمینان یابیم که اجرا با خواسته های طراحان تغییر همنوایی دارد (به نقل از خوی نژاد، ۱۳۸۳).