نظام سیاسی شیعه
امامت نمونه عالی دولت اسلامی از دیدگاه شیعیان است. شیعیان امامت را از ارکان اعتقادی – و نه فروع فقهی – اسلام می دانند و عقیده دارند که خداوند اهل بیت و امامان معصوم علیهم السلام را برای اداره نظام سیاسی و هدایت جامعه اسلامی بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله برگزیده است. به اعتقاد شیعیان، پیامبر با نص خاص – اعم از نص جلی یا خفی – امام علی علیه السلام را به جانشینی تعیین کردهاست.
به هر حال، شیعیان بر حسب ادله ای که دارند، این نکته را مفروض گرفته اند که رهبری سیاسی بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله از آن علی بن ابی طالب علیه السلام بوده است و لیکن برخی حوادث ناگوار پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله موجب دور شدن حضرت علی علیه السلام و دیگر امامان معصوم از این منصب و انزوای آنان شده است. در زیر به ماهیت نظام امامت اشاره می شود.
ماهیت امامت
نظام آرمانی شیعه، نظامی است که رهبری آن را امام معصوم به عهده دارد; از این رو، شیعه برای منصب امامت جایگاه دینی به مراتب بیشتر از اهل سنت قائل است، زیرا امامت در اندیشه شیعی خلافت الهی در زمین است. مهم ترین وظیفه امام، جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله در وظایف سه گانه آن حضرت، یعنی تبلیغ دین و هدایت معنوی بشر، قضاوت و اداره نظام سیاسی است.
بدین سان، امامت در اندیشه شیعه منصبی الهی است و به جز وحی، در تمام کار ویژه های خود، استمرار نبوت است. به همین دلیل امامت در شیعه فراتر از صرف رهبری و پیشوایی در سیاست و حکومت تلقی شده و شاید به همین لحاظ با شورا و انتخاب قابل دسترسی نیست.
شیعیان استدلال میکنند که امامت نیز همانند نبوت، لطف الهی است ولاجرم، در هر عصری امام و هدایت گری باید که به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله تمام وظایف او را در هدایت بشر به عهده گیرد. روا نیست که عصری از اعصار از امام واجب الاطاعه و منصوب از طرف خداوند خالی باشد، خواه مردمان بپذیرند یا امتناع کنند، یاری اش کنند یا نکنند، اطاعت کنند یا نه، حاضر باشد یا غایب.
هویت امام
نظریه شیعه درباره امامت، بر اساس وجود نص از جانب خداوند در تعیین هویت امامان استوار است که پیامبر صلی الله علیه و آله آن بیان کردهاست. در نزد شیعه دوازده امامی آخرین امام معصوم حضرت مهدی (عج) است که از سال ۲۶۱ هجری غیبت کرده و روزی که تعیین آن برای کسی جز خداوند معلوم نیست، برای نجات مسلمانان از ظلم و جور ظهور خواهد کرد.
شیعه امامان را «اولوالامر» میداند که خداوند اطاعت آنان را واجب کردهاست; امرشان امر خدا، نهی شان نهی خدا، اطاعتشان اطاعت خدا و سرپیچی از فرمان های آنان عصیان خدا محسوب می شود; احکام شرعیه جز از سرچشمه امامان جاری نمی شود و احکام شرعی مکلفان جز با رجوع به آنان دانسته و پذیرفته نمی گردد.
دراندیشه شیعه، هر چند خداوند قرآن را تمام و کمال به پیغمبرش نازل فرموده، اما صرف وجود کتاب الله برای تضمین هدایت مردم و دور کردن آنان از گمراهی کفایت نمی کند. مطابق استدلال شیعه، عقل انسان عادی از درک اسرار کتاب خدا و گذر به مغز آن و احاطه بر جمیع جوانب آن ناتوان است. ناگزیر باید کسانی باشند که راسخان در علم الهی بوده و پوشیده ها و متشابهات قرآن را توضیح دهند و آنان همان اهل بیت و ائمه علیهم السلام هستند که در احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله یکی از ثقلین، سفینه نجات و ستارگان هدایت اهل زمین معرفی شده اند.
شرایط و اوصاف امام
با توجه به اهمیت منصب امامت در شیعه، که آن را منصبی الهی و امتداد نبوت می دانند، شیعیان عقیده دارند که امام لازم است صفاتی استثنایی و فراتر از ویژگی های مردمان عادی داشته باشد. مهم ترین این صفات عبارتند از: ۱- عصمت: به نظر شیعه، امام نیز همانند پیامبر صلی الله علیه و آله، واجب است معصوم از جمیع رذیلت های ظاهری و باطنی، عمدی یا سهوی، و از کودکی تا مرگ باشد. از این حیث که سبب نیازمندی به امام بعد از پیامبر ناشی از عدم عصمت مردم است، معصوم نبودن امام مستلزم نوعی تسلسل بی نتیجه است، زیرا هرگاه رهبری معصوم نباشد، خود محتاج دیگری خواهد بود و بدین سان، در امر امامت دور یا تسلسل بی پایان وجود خواهد داشت. اندیشمندان شیعه در استدلال به عصمت امام به آیات زیادی، از جمله آیه ۵۹ سوره نساء استناد کردهاند: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم[۵۹]» . ۲- افضل و اعلم بودن: شیعه معتقد است امام نیز همانند پیامبر، واجب است که افضل مردمان در صفات مهمی چون کمال در شجاعت، بخشندگی، راستگویی، عدل، تدبیر، عقل، دانش و اخلاق باشد و چون امام در اندیشه شیعه، صرفا مرد سیاست و جنگ نبوده و بر خلاف نظر اهل سنت، حافظ شریعت – بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله – و کاشف اسرار و احکام دین برای مردمان است، لازم است دانشی مناسب این مسئولیت عظیم داشته باشد; دانشی که به گونه ای استثنایی، فراتر از صرف آشنایی با حلال و حرام شرعی است.
شیخ محمد رضا مظفر توضیح میدهد که امام معصوم علیه السلام علم به جمیع معلومات و احکام و معارف الهی را از طریق پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام قبل از خود به دست می آورد و هرگاه با پرسش و امر جدیدی مواجه شود، البته دانش لازم را از طریق الهام با قوای قدسی که خداوند در او به ودیعه نهاده است، کسب میکند. هرگز از آن ها درباره چیزی سؤال نشده است که در پاسخ آن درمانده شوند و بگویند نمی دانم; و یا این که پاسخ را به زمان بعد و مراجعه و تأمل موکول کنند. همچنین هیچ یک از زندگی نگاران ائمه معصوم علیهم السلام از اساتید و معلمان آنان یاد نکرده، و درباره توقف آنان در بعضی مسائل و یا تردیدشان در بسیاری از معلومات و غیره که عادت بشر در هر زمان و مکان است، گزارشی نیاورده اند.[۶۰]
حکومت دینی در ضمن پارهای شباهتها، از چند جهت با نظامهای غیردینی تفاوت دارد. پارهای از این تفاوتها عبارتاست از:
۱- تفاوت در اهداف: رژیمهای نامبتنی بر دین – اعم از مردمسالار، فردسالار و الیگارشی به یک معنا دولتهای حداقلی هستند. این معنا از حداقلی بودن غیر از اصطلاح رایج در علوم سیاسی است که دولتهای لیبرال دموکراتیک را حداقلی و نظامهای سوسیالیستی و فاشیستی و … را حداکثری می خوانند. در این اصطلاح همه آن رژیمها حداقلی شناخته میشوند؛ زیرا حداقلی بودن در اینجا به معنای توجه انحصاری به دنیا است که ویژگی همه حکومتهای غیردینی است. به عبارت دیگر، اساسیترین هدف آن ها، تأمین نیازمندیهای دنیوی جامعه و شهروندان است و هدفی فراتر از آن در نظر ندارد؛ لیکن نظام دینی دو هدف را پیگیری میکند، یکی تأمین نیازمندیهای این جهانی و دیگر تأمین خیر و سعادت اخروی و جاودانی.
اهداف حکومت دینی: مهمترین فلسفه و اهداف تشکیل حکومت اسلامی عبارت است از :
الف. استقرار توحید و خداپرستی در زمین و رهانیدن مردم از بندگی و فرمانبرداری غیر خدا.
ب. رشد و تعالی علمی، فرهنگی و تربیتی انسانها و رهایی آنان از نادانی و جهل.
ج. آزادسازی و رهایی تودههای مردم و انسانهای مستضعف از چنگال ظالمان و ستمگران و از زنجیرهای اسارت و بردگی.
د. برپایی جامعه نمونه و مدینه فاضله آرمانی از راه اقامه قسط و عدل اسلامی
ه . اجرای کامل قوانین آسمانی اسلام با تمام ابعاد آن (اعم از قوانین اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، سیاسی، نظامی .