در جهان امروز، گسترش علم و فناوری، تمام فعالیت های اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است. از مشخصات بارز این عصر، که آن را فرا صنعتی نامیده اند، جایگزین شدن دانایی، پژوهش و سرمایه ی انسانی با عوامل دیگر تولید است. در نتیجه همه ی سازمان ها در پی آن اند که با بهره گرفتن از انسانی ترین، کارآمد ترین و انعطاف پذیر ترین شیوه ها، برای بقای خود تلاش کنند. در این میان، نیروی انسانی ماهر و کارآزموده، با ارزش ترین ثروت هر کشور و یکی از مهم ترین شاخص های برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است.
در جهان رقابتی امروزی، یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به هدفها و رسالت های موردنظر، عنصر انسان است. در این میان آنچه مقوله تحول را حیات می بخشد و بقای سازمان را نیز تضمین میکند، منابع انسانی است (وفا نژاد،۱۳۸۲)
واقعیت این است که اگر سازمانها از وجود انسانهای خلاق، دانش گر، فرصت شناس و تبیین گر مسائل بی بهره باشند، بسیاری از فرصت ها و موقعیت ها را از دست خواهند داد. برای رسیدن به هدف جهانی شدن و یا حتی ماندن در این سطح، پرورش و جایگزینی نیروهای جدید به منظور ادامه راه رشد و ترقی الزامی است و آینده متعلق به کسانی است که برای آن برنامه و هدف دارند (هاشمی، ۱۳۸۷) در این زمینه آموزش عالی به عنوان نظام پیش رو و مؤثر در تمامی جوامع باید از لحاظ نیروی انسانی در تمامی ابعاد به لحاظ کمی و کیفی از شرایط مطلوبی برخوردار باشد.
اعضای هیئت علمی به عنوان رکن اساسی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و به عنوان بازوی اجرایی رسالت سه گانه دانشگاه ها (آموزش ، تحقیق و ارائه خدمات) محسوب میشوند و توجه به آنان به منزله توجه به سرمایۀ انسانی در آموزش عالی و در راستای محقق شدن این رسالت است. برای نگهداشت اعضای هیئت علمی، در نظر گرفتن برنامه توانمند سازی به عنوان یکی از مهم ترین برنامه های دانشگاهی به حساب میآید.
مهم ترین مفهوم توانمندسازی، واگذاری مسئولیت به پایین ترین سطوح سازمان و هدف از آن، ارائه ی بهترین منابع فکری در هر زمینه از عملکرد است. بنابرین، هدف این است که، با صلاحیت ترین کارکنان، بیش ترین نفوذ را در سازمان داشته باشند (گمینیان، ۱۳۸۲)
توانمندسازی کارکنان مبحث جدیدی است که از دهه ی ۱۹۸۰ در آموزش عالی استفاده قرار گرفته و بر اساس آن، دیگر تنها مدیران و مسئولین آموزش در مقام رهبر آموزشی خدمت نمی کنند و مسئولیت و اختیار پاسخ گویی میان او و دیگر کارکنان و تقسیم شده است. « بورلی» در این مورد میگوید: « شک نیست که معلمان دیگر ماشین آموزشی نیستند؛ زمانی بود که آن-ها باید برای موقعیت، پیشرفت کاری و خودمختاری خود تلاش میکردند. اما امروزه چنین نیست و معلمان باید نقش خود را در برنامه ها و تغییرات گسترش دهند.
نظام های آموزشی مؤثر، با ارتقای سطح مهارت های کاری و فردی، سبب کارآمدی نیروی انسانی می شود. اگر نظام آموزشی کارآمد نباشد و متناسب با نیازهای زمان پیش نرود، تلاش های آن برای توانمندسازی نیروی انسانی به نتیجه ی مثبت نخواهد رسید.
تحقیق در مورد توانمندسازی و موضوعات وابسته به آن نشان داده است، محیط هایی که در آن ها، گردهمایی هایی بین اساتید و مدیران صورت میگیرد، معلمان در تصمیم گیری ها شرکت داده میشوند، به آن ها احترام گذاشته می شود، پیشرفت حرفه ای افزایش مییابد و یادگیری فراگیران نیز بیش تر می شود (لایت فود ، ۱۹۹۳)
از این رو و بر اساس مسئله و نیاز مطرح شده در بالا، در این تحقیق سعی شده که با بهره گرفتن از به کار بردن ابعاد توانمندسازی یعنی احساس معناداری، احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب و احساس مؤثر بودن اعضای هیئت علمی را که به عنوان سرمایه انسانی دانشگاه ها به شمار میروند را توانمندتر کرده تا بتوانند دانش و مهارت و تخصص خود را بالا گیرند و در نتیجه کیفیت کار اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بالاتر رود.
۱-۳ اهمیت موضوع
در هر جامعه و کشوری، نظام آموزش عالی دارای جایگاه بسیار بزرگ و البته بلند مرتبه میباشد. از این رو اهمیت و اهتمام به اعضای هیئت علمی نیز در این جوامع دارای اهمیت فراوانی خواهد بود. اساتید دانشگاه و در رأس آن ها اعضای هیئت علمی دارای وظیفه مهم تربیت دانشجویان به عنوان عناصری که در آینده ای نه خیلی دور زمام امور جامعه را بر عهده می گیرند، به عهده دارند. لذا بایستی این افراد که چنینی وظیفه ی مهمی را بر عهده دارند دارای توانمندی لازم باشند.این گونه است که تغییر و دگرگونی در نیروی انسانی آموزش عالی و ساختار سازمانی اجتناب ناپذیر می شود و دانشمندان علم مدیریت بر این باورند که تغییر و تحول در نیروی انسانی، ریشه ی تمام موفقیت های سازمان ها است. بدیهی است اگر در مدیریت منابع انسانی تغییری حاصل نشود، آموزش عالی محکوم به فنای حتمی است. پس برنامهریزی در راستای توسعه منابع انسانی و طراحی برنامه های توانمندسازی منابع انسانی، یکی از راهکارهاى اساسی رسیدن به توسعه و بهبود نظام آموزش عالی توانمندسازی نیروی انسانی دانشگاه ها میباشد.(لایت فود ، ۱۹۹۳)همچنین مفهوم سرمایه در امروز با گذشته تفاوت دارد. اکنون منابع انسانی بزرگترین سرمایه هستند و روشن است که در دانشگاه این منابع انسانی ارزشمند اعضای هیئت علمی هستند. با این وجود نگاهی به میزان تحقیقات نشان میدهد که در بحث سرمایه انسانی به نسبت و در مقام قیاس با سایر مباحث تحقیقات به مراتب کمتری انجام شده است. نحوه ی توانمند سازی و مستقل سازی اعضای هیئت علمی نیز امریست که لازم و ضروری به نظر میرسد. با این وجود و با این توضیحات، این تحقیق سعی در شناسایی و بررسی رابطه ی احتمالی میان سرمایه انسانی و توانمند سازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج میباشد تا بتواند نتایج را برای سایر دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در داخل و حتی خارج کشور ملموس و کاربردی نماید.
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۴-۱ هدف اصلی
-شناسایی رابطه بین توانمند سازی اعضای هیئت علمی با سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی
۱-۴-۲ اهداف فرعی
۱- شناسایی رابطه بین بعد احساس معنی دار بودن توانمند سازی اعضای هیئت علمی و بعد دانش سرمایه انسانی آنان
۲-شناخت رابطه بین بعد احساس شایستگی توانمند سازی اعضای هیئت علمی و بعد دانش سرمایه انسانی آنان
۳-شناخت رابطه بین بعد احساس داشتن حق انتخاب توانمند سازی اعضای هیئت علمی و بعد دانش سرمایه انسانی آنان
۴-شناسایی رابطه بین بعد احساس مؤثر بودن توانمند سازی اعضای هیئت علمی و بعد دانش سرمایه انسانی آنان
۵- شناسایی رابطه بین بعد احساس معنی دار بودن توانمند سازی اعضای هیئت علمی و بعد مهارت سرمایه انسانی آنان
۶-شناخت رابطه بین بعد احساس شایستگی توانمند سازی اعضای هیئت علمی و بعد مهارت سرمایه انسانی آنان
۷-شناخت رابطه بین بعد احساس داشتن حق انتخاب توانمند سازی اعضای هیئت علمی و بعد مهارت سرمایه انسانی آنان