احمدی وکجباف (۱۳۸۷) در پژوهشی ، نگرش معنوی دانشجویان دانشگاه اصفهان و ارتباط آن با برخی ویژگی های جمعیت شناختی را مورد بررسی قرار دادند. آن ها دریافتند که دانشجویان نگرش های متفاوتی نسبت به معنویت و ارتباط آن با مذهب دارند . نتایج این پژوهش نشان داده است که بین نگرش معنوی و جنسیت ارتباط معناداری وجود دارد . به عبارتی زنان نسبت به مردان از نگرش معنوی بالاتری برخوردارند. همچنین بین نگرش معنوی با سن ، نمره ،پیشرفت تحصیلی ، درآمد خانواده ، گروههای مختلف تحصیلی و وضعیت تاهل رابطه ی معنی داری به دست نیامده است .
حق شناس و همکاران (۱۳۸۹) در مقاله بررسی رابطه هوش معنوی و سبک های دلبستگی دانشجویان، یافتند که رابطه بین مؤلفه اضطرابی دلبستگی و هوش معنوی جهت منفی داشته که نشان دهنده آن است که هرچه میزان هوش معنوی افزایش یابد، میزان اضطرابی دلبستگی (نگرانی از طرد شدن) کاهش مییابد.
لطفی و سیار ( ۱۳۸۷ ) ، در تحقیقی به رابطه بین بهداشت روانی و هوش معنوی افراد بالای ۱۵ سال شهرستان بهشهر پرداختن که نتایج این تحقیق نشان میدهد بین بهداشت روانی و هوش معنوی این افراد رابطه معناداری وجود دارد .
موسوی ، طالب زاده ( ۱۳۸۹ ) ، در تحقیقی به رابطه بین هوش معنوی و سلامت روانی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی پرداختند . که تعداد ۱۴۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب و داده ها توسط پرسشنامه جمع آوری و با بهره گرفتن از ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج نشان داد که بین هوش معنوی دانشجویان با سطح سلامت روان آنان رابطه معنادار و منفی وجود دارد .
معلمی ( ۱۳۸۹ ) در تحقیقی به بررسی رابطه ی سلامت روان ، هوش معنوی و افکار ناکارآمد در دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان پرداخته است . در این تحقیق نمونه ای شامل ۳۷۰ دانشجو (۱۰۸ پسر و ۲۵۵ دختر) انتخاب گردید . ابزار مورد استفاده ، پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدبرگ ۴، پرسشنامه افکار ناکارآمد (DAS) و پرسشنامه خودگزارشی هوش معنوی ۲۴ (SISRI-24) بوده است . نتایج نشادن داد که بین هوش معنوی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار و بین هوش معنوی و افکار ناکارآمد و بین سلامت روان و افکار ناکارآمد نیز همبستگی منفی معنی دار وجود دارد . تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش معنوی و نیز افکار ناکارآمد، قادر به پیشبینی قسمتی از واریانس سلامت روان میباشند .
حمید و همکاران ( ۱۳۹۱ ) ، در تحقیق به رابطه سلامت روان و هوش معنوی با تاب آوری دانشجویان دانشگاه کرمانشاه پرداختند . در این تحقیق نمونه ای به حجم ۱۰۰ نفر انتخاب گردید که نتایج نشان داد بین سلامت روان و هوش معنوی رابطه معنادرای وجود دارد و همچنین بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ تاب آوری تفاوت معنی داری وجود ندارد .
خدابخشی و همکاران ( ۱۳۹۳ ) ، در تحقیقی به شناسایی رابطه بین هوش معنوی و سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان پرداختند . در این تحقیق نمونه ای به حجم ۳۳۰ نفر انتخاب شد . نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و ابعاد سلامت روان رابطه مثبت وجود دارد و همچنین ابعاد هوش معنوی سهم عمده ای در پیشبینی سلامت روانی دارند .
فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
تحقیق حاضر از نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی و مقطعی میباشد . در این فصل موارد زیر مطرح شده است در گام اول بر اساس اهداف مطرح شده در فصل اول تحقیق ، نوع روش تحقیق معلوم شده ، گام دوم تعیین جامعه آماری ، روش نمونه گیری و حجم نمونه مشخص می شود . گام سوم روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه آمده و سپس روایی و پایایی پرسشنامه مشخص می شود ، گام چهارم ، روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها معلوم می شود .
روش تحقیق
نوع تحقیق در پژوهش حاضر ، مطالعات توصیفی – تحلیلی و مقطعی میباشد. که با توجه به مفهوم آن می توان گفت از گروه تحقیقات علمی میباشد که جهت رفع مسائل و مشکلات انسانی انجام می شود . در مطالعات مقطعی داده ها را از افراد برای تعیین شیوع یک پیامد در یک نقطه از زمان جمع آوری میکنند. شیوع پیامد میتواند بدون توجه به مواجهه و یا شیوع مواجهه بدون توجه به بیماری اندازه گیری شود که از نوع توصیفی است. و اگر شیوع بیماری در آنهایی که مواجهه مورد نظر را دارند و آنهایی که مواجهه ندارند، اندازه گیری شده باشد، مطالعه تحلیلی خواهد بود. در مطالعات مقطعی معمولا به آسانی قابل اجرا هستند. بنابرین این نوع مطالعات به وفور برای برنامه ریزی مبتنی بر شواهد اجرا میشوند.
جامعه آماری
جامه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی استان لرستان واحد دلفان میباشد. لازم به ذکر است که این جامعه آماری تمام رشتههای تحصیلی این دانشگاه را شامل ۴۸۰نفر میباشد.
نمونه گیری و روش نمونه گیری
در این پژوهش جهت نمونه گیری ابتدا با بهره گرفتن از روش های تعیین حجم نمونه مانند روش کرجسی و مورگان میزان حجم نمونه انتخاب می شود.( این روش دارای جدولی از پیش تهیه شده است که ستون های آن نشان دهنده ی اندازه جامعه و ردیف های آن حجم نمونه را به نشان میدهند)سپس با بهره گرفتن از روش نمونه گیری طبقه ای و متناسب با تعداد دانشجو هر رشته نمونه ها به صورت تصادفی انتخاب میشوند.با توجه به جدول کرجسی و مورگان از ۴۸۰ نفر ۲۱۴ نفر انتخاب شده است که ۱۰۷ نفر دختر و۱۰۷ پسر که با توجه به تعداد داشجویان هر رشته افرادی که از آن برای نمونه انتخاب می شود بیشتر خواهد بود.
ابزار پژوهش
با توجه به متغیرهای بکارگرفته شده، در این تحقیق ابزار مورد استفاده در این پژوهش ۳ نوع پرسشنامه مربوط به هوش معنوی ، سلامت روانی و سبک های دلبستگی میباشد .
اولین پرسشنامه به کار گرفته شده در این پژوهش در ارتباط با هوش معنوی میباشد.پرسش نامه هوش معنویی توسط عبدالله زاده و همکاران در سال ۱۳۸۸ تهیه شده و دارای ۲۹ ماده میباشد که به روش لیکرت نمره گذاری می شود.
پایایی این پرسشنامه درمرحله مقدماتی به روش آلفا برابر ۸۷/۰ بوده و در مرحله نهایی پرسشنامه روی ۲۸۰ نفر گروه نمونه اجرا شد که پایایی در این مرحله ۸۹/۰درصد به دیت آمد. که نشان دهنده اعتبار و روایی خوب این پرسشنامه میباشد.
دومین ابزار در این پژوهش پرسشنامه سلامت روانی است. در این پژوهش از پرسشنامه GHQ-28 گلدبرگ و هیلر که در سال ۱۹۷۹ ارائه شده استفاده می شود. این پرسشنامه به منظور شناسایی اختلالات روانی غیر روان پریشی تدوین گردید که به طور وسیعی از ان برای تشخیص اختلالات خفیف روانی و غربال گری اختلالات روانشناختی غیر سایکوتیک در مراکز درمانی و سایر جوامع در موقعیتهای مختلف استفاده می شود.
هومن در سال ۱۳۷۷ ،کسب نمره ۲۳ و بالاتر نشانگر عدم سلامت عمومی و کسب نمره پایین تر از ۲۳ نشانگر سلامت روانی میباشد.این پرسشنامه در تحقیقات مختلف به کار رفته و دارای اعتبار مناسبی است.هومن در سال ۱۳۷۷ آلفای کرونباخ را برای مقیاس های علائم جسمانی ۸۵/۰ ، علائم اضطراب و اختلال ۸۷/۰ ، نارسایی اجتماعی ۷۹/۰ و برای کل مقیاس که نشان دهنده سلامت روانی است برابر ۸۵/۰گزارش کردهاست.