به طور کلی محصول عبارت از مجموعه ای از فواید است، یعنی هرآنچه مشتری در آن مییابد از قبیل جنبههای روانی، اجتماعی، فیزیکی و یا شیمیایی. اما زمانی که صحبت از محصول در بازاریابی بینالمللی است هریک از جنبههای فوق الذکر به شکلی تغییر میکند، چه از نظر نقشی که محصول ایفا میکنند و یا فوایدی که عرضه میدارد. مزایایی که یک فرد هندی و یا چینی از دو چرخه انتظار دارد با آنچه که یک فرد سوئیسی و یا آمریکایی میخواهد متفاوت است. یک تولید کننده موفق کارت تبریک در آمریکا، در کشور آلمان با شکست روبرو شد، چون صرفاً نوشته های کارت های تبریک آمریکایی با همان طرح و شکل به آلمانی ترجمه می شد. یک شرکت آمریکایی موفق مواد غذایی نیز در کشورهای خارجی با شکست روبرو شد و به ناچار محصولات خود را مطابق عادت و ذائقه هریک از بازارهای خارجی تغییر داد .
با توجه به مثال های بالا، یکی از تصمیم هایی که شرکت بینالمللی باید اتخاذ نماید این است که آیا محصولات با همان استانداردهایی که در بازار داخلی ارائه می شود، در سطح بینالمللی ارائه گردد و یا اینکه محصولات مطابق بازارهای مختلف خارجی تغییر کند. آنچه مسلم است یک شرکت با توجه به منابع و قدرت رقابت خود نمی تواند هم به بازار خارجی جدیدی رو آورد و هم خط تولید جدیدی را به خطوط تولید خود اضافه نماید. مثال های بالا ضمن اینکه تطبیق کالاها را در بردارد، اما نوع کالا (کارت تبریک و یا مواد غذایی) در بازار داخلی و خارجی یکسان است، در نتیجه دانش فنی، تولید و بازاریابی مشابه ای نیز نیاز دارد .
۲-۴- عوامل مؤثر در تطبیق کالاها با بازارهای گوناگون
به طور کلی عوامل زیر در تطبیق کالاها با بازارهای گوناگون مؤثر میباشند :
۱- سطح مهارت فنی
اگر سطح مهارت فنی کشور هدف پایین و محصول خیلی پیچیده و یا فنی باشد، بازاریاب ممکن است که محصول را به شکل ساده تری برای آن کشور بسازد. به عنوان مثال شرکت اتومبیل ساز ، اتومبیل های ساده تری را برای کشورهای کمتر توسعه یافته در نظر می گیرند.
۲- هزینه نیروی انسانی
برای کشورهایی که هزینه نیروی انسانی آن ها پایین است (مانند کشورهای جهان سوم) تولید کننده ممکن است کالایی را بسازد که بیشتر دستی باشد تا اتوماتیک. برعکس برای کشورهای صنعتی که هزینه نیروی انسانی بالا است تولیدکنندگان کالاهایی را میسازند تا حد امکان به صورت اتوماتیک عمل کنند.
۳- سطح بیسوادی
بیسوادی یکی از مسائل گسترده در بسیاری از مناطق جهان است. در این چنین مناطقی کالاها باید ساده باشند و با خود دستورالعمل های ساده و روشنی را به همراه داشته باشند. در برخی از موارد، دستورالعمل ها باید به صورت تصویر باشد تا افراد بی سواد نیز آن ها را بفهمند.
۴- سطح درآمد
سطح درآمد سرانه کشورها از ۹۰ دلار (موزامبیک) تا ۴۴۳۲۰ دلار (سوئیس) متفاوت است. در کشورهایی که درآمد شخصی پایین است مردم کیفیت کالا را در دوام آن می بینند. در حالی که در کشورهای ثروتمند، منظور از کیفیت بالا، جدید بودن مدل کالا است. بنابرین تولید کنندگان برای کشورهای کمتر توسعه یافته معمولا کالاهایی را میسازند که دوام بیشتری داشته باشد.
۵- اعتبار مصرف کننده[۳]
اینکه مشتریان دارای اعتبار باشند و مثلاً بتوانند از کارتهای اعتباری و یا وام استفاده نمایند و یا اینکه فاقد این چنین تسهیلاتی باشند، بر روی قیمتها اثر میگذارد. به عبارت دیگر تصمیم گیری در مورد ارائه کالاهای ارزان قیمت و یا گران قیمت علاوه بر درآمد شخصی به اعتبار مصرف کننده نیز مربوط میگردد.
۶- تعمیر و نگهداری
در برخی از کشورها، تسهیلات تعمیر و نگهداری کالا عامل بسیاری مهمی در تصمیم گیری خرید میباشد. در برخی دیگر از کشورها این عامل اهمیت دارد اما نه به عنوان یک عامل کلیدی در تصمیم خرید. تولید کننده در این بازارها باید بتواند خود را تطبیق نماید .
۷- آب و هوا
آب و هوا نقش مهمی را در تطبیق کالا ایفا میکند. برخی از کالاهای مکانیکی حساس، محصولات شیمیایی، مواد غذایی و سایر محصولات باید برای آب و هواهای خاص مجدداً طراحی و یا ساخته شوند .
۸- اندازه محصول
در برخی از بازارها، تفاوت های فرهنگی و سایر تفاوت ها باعث می شود نتوان کالاها را در همان اندازه های بازار داخلی، ارائه داد . از آن گذشته اندازه کالا باید با سیستم اندازه گیری آن کشور نیز مطابقت داشته باشد. شرکتی که سعی در فروش محصولاتش در کشورهای خارجی میکند، بدون اینکه کالاهای خود را با سیستم اوزان و اندازه گیری آن ها سازگار نماید ، محکوم به فنا است.
۹- تأمین انرژی
وجود انرژی در یک کشور میتواند بر طراحی کالا و یا اندازه آن اثر بگذارد. به عنوان مثال در ایران وجود گاز باعث می شود که اجاق های گازی (اجاق گاز) برای این کشور ساخته شود در حالی که در بسیاری از کشورها به دلیل کمبود این انرژی اجاق های برقی ساخته می شود . از آن گذشته سیستم برقی انگلستان و آمریکا با بسیاری دیگر از کشورها متفاوت است (برق ۱۱۰ولت)، بنابرین باید تغییراتی در سیستم برقی لوازم خانگی و یا الکترونیکی که برای این کشورها ساخته می شود داده شود.
۱۰- وجود سایر کالاها
یک تولید کننده باید کالاهایش را با سایر کالاهای موجود در کشور تطبیق دهد. به عنوان مثال یک فروشنده دستگاه کپی باید این دستگاه را با صنعت کاغذسازی آن کشور تطبیق دهد تا با کاغذهای موجود دستگاه کار کند .
۱۱- مواد خام
وجود مواد خام در یک کشور یکی از دلایلی میتواند باشد که کالا را متناسب با آن تطبیق داد. به عنوان مثال بسیاری از تولیدکنندگان اتومبیل، اتومبیل هایی را که برای بازار آرژانتین ساخته بودند، طوری طراحی کرده بودند که به دلیل کمبود بنزین یا الکل کار کند، و یا شرکت فیات ۵۰ درصد مواد به کار رفته در اتومبیل های فیات داچیا که در رومانی و فیات پلونایس که در لهستان ساخته می شد را از تولیدات خود این دو کشور تهیه می نمود .
۱۲- ذوق و سلیقه مصرف کننده
ذوق و سلیقه مصرف کننده عامل بسیار مهمی در طراحی کالا میباشد. ذائقه برای غذا، مد و غیره از بازاری به بازار دیگر متفاوت است.
۱۳- عادتهای مصرف
عادتهای مصرف عامل دیگری میتواند باشد که شرکت را ملزم به سازگار نمودن کالای خود با کشور هدف بنماید. به عنوان مثال ماشین لباسشویی میتواند منطبق بر عادت مصرف کننده (مدت زمان پوشیدن لباس) و یا نحوه استفاده متغیر باشد. در برخی از کشورهای اروپایی از آب داغ برای شستن لباس استفاده می شود در نتیجه ماشین لباسشویی دارای یک دستگاه گرم کننده آب در داخل خود میباشد ، در حالی که ماشین لباسشویی آمریکایی فاقد آن است.
۱۴- نفوذ دولت
دولت ها میتوانند ورود برخی از کالاها را ممنوع اعلام دارند و یا بخش اعظمی از محصولات را به تولیدات داخلی منحصر نمایند که این قوانین و همچنین سیاست های مالیاتی این کشورها بر روی ارائه محصولات تاثیر میگذارد.
۱۵- تاریخچه شرکت و عملیات آن