-
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
-
- گردش حسابهای دریافتنی
-
- متوسط فروش نسیه روزانه
-
- گردش موجودی کالا
- دوره وصول مطالبات
به منظور ارزیابی جنبههای مالی شرکت ها از برخی از این سنجه ها استفاده شده است . معیارهای مالی مهم ارزیابی عملکرد در ۷ کشور دنیا در جدول زیر نشان داده شده است که بیانگر اهمین برخی از این سنجه ها همچون نرخ بازگشت سرمایه و سود میباشد.
جدول۲‑۱۰:معیار های مالی مهم ارزیابی عملکرد در ۷ کشور دنیا (هورن گرن و دیگران ۲۰۰۶)
کشورها
سنجه های با اهمیت
USA
سود ، بازده سرمایه گذاری ، ارزش افزوده اقتصادی
AUS
نرخ بازگشت سرمایه ، سود
GERMAN
درآمد، حاشیه سود(برای هر محصول)
India
نرخ بازگشت سرمایه ، سود
Japan
بازده فروش ها ، نرخ بازگشت سرمایه
Neterland
نرخ بازگشت سرمایه ، جریان نقدی ، سود
Singapore
نرخ بازگشت سرمایه
۲-۳-۵-۲ ارزیابی متوازن نسل دوم
ابداع کنندگان ارزیابی متوازن در دومین مقاله خود در سال ۱۹۹۳ ، ارزیابی متوازن را نه فقط به عنوان یک سیستم انداز گیری ، بلکه به عنوان یک سیستم مدیریتی عنوان کرده و برنقش چشم انداز، مأموریت و استراتژی سازمان در آن تأکید کردند . (۲۰۰۱Rigby, D.K,)
آن ها بیان داشتند که بسیاری از شرکتها از تعداد زیادی سنجه های عملیاتی برای فعالیتها استفاده میکنند ، اما این سنجه ها از پایین به بالا[۱۳] هستند و از نیاز های موردی نشأت گرفته اند . سنجه های ارزیابی متوازن بر اهداف استراتژیک سازمان و نیاز های رقابتی آن استوار میباشند. ملزم کردن مدیران به انتخاب تعداد محدودی از سنجه های کلیدی هریک از چهار منظر ، ارزیابی متوازن ، به تمرکز روی چشم انداز استراتژیک کمک میکند . بدین ترتیب چهارچوب ارزیابی متوازن ارائه شد، که ارتباط اندازه گیری با استراتژی در آن در نظر گرفته شده و در واقع تکامل یافته ارزیابی متوازن اولیه را نشان میدهد .
مقادیر کلیدی کدامند ؟
عوامل کلیدی موفقیت کدامند؟
برای سهامدارانمان
اگر چشم انداز من تحقق یابد چه تفاوتی پیدا خواهم کرد ؟
منظر مالی
برای مشتریانم
منظر مشتری
در فرآیندهای داخلی
منظر داخلی
در توانایی برای نو آوری و رشد
منظر نوآوری و رشد
————
————
————
————
————
———–
————
————
کارت امتیازی متوازن
شکل۲‑۲: نسل دوم ارزیابی متوازن (۲۰۰۱، Rig by)
۲-۳-۵-۳ ارزیابی متوازن نسل سوم
کاپلان و نورتن ، در سال ۱۹۹۶ ، شکل توسعه یافته تری از ارزیابی متوازن را به عنوان یک سیستم مدیریت استراتژیک در مقاله ای تحت عنوان «استفاده از ارزیابی متوازن به عنوان سیستم مدیریت استراتژیک » (b1996 Kaplan, R, & Norton, D.P,)و پس از آن در کتابی به عنوان «ارزیابی متوازن : ترجمه استراتژیها به اقدامات» ارائه کردند .
آنان عنوان کردند که ، در بررسی هایشان ، شرکتهایی را مشاهده کردهاند که از تصویر اولیه در مورد ارزیابی متوازن فراتر رفته اند و ارزشهای آن را به عنوان اساسی سیستمهای مدیریت استراتژیک جدید کشف نموده اند . با بهره گرفتن از این ایده ، یک مشکل اساسی سیستمهای مدیریت استراتژیک سنتی که ناتوانی در برقراری ارتباط بین استراتژیهای طولانی مدت شرکت و اقدامات کوتاه مدت آن میباشد ، برطرف میگردد. با بهره گرفتن از روش ارزیابی متوازن ، مدیران دیگر مجبور نیستند سنجه های مالی را به عنوان تنها معیار عملکرد شرکت در نظر بگیرند . روش ارزیابی متوازن به آن ها اجازه میدهد که با بهره گرفتن از چهار فرایند مدیریتی ، اهداف استراتژیک بلند مدت را به اقدامات کوتاه مدت مرتبط سازند . (b 1996Kaplan, R, & Norton, D.P,)
این چهار فرایند عبارتند از :
۱- ترجمه چشم انداز [۱۴]
۲- ارتباط و برقراری رابطه [۱۵]
۳- برنامه ریزی کسب و کار [۱۶]
۴- اخذ بازخورد و یادگیری [۱۷]
در ادامه به توضیح هر یک از این فرایند ها خواهیم پرداخت .
ارتباط و برقراری رابطه
– گفتگو و تعلیم
– هدف گذاری
– مرتبط سازی پاداش
ترجمه چشم انداز
– شفاف سازی چشم انداز
– اگاه سازی
اخذ بازخورد و یادگیری
– تشریح چشم انداز استراتژیک
– تامین بازخورد استراتژیک
– تسهیل بازنگری استراتژی و یادگیری
برنامه ریزی کسب و کار
– هدف گذاری (targets)
-هماهنگ کردن برنامه استراتژیک
– تخصیص منابع
شکل۲‑۳ : چهارچوب فرایند مدیریت استراتژیک (kaplan and norton ,1996b)
فرایند اول – ترجمه چشم انداز
به مدیران کمک میکند تا درباره چشم انداز و استراتژیهای سازمان یک توافق عمومی ایجاد نمایند . برخلاف آنچه در سطح بالای سازمان وجود دارد ، عبارت های تأمین کننده رتبه اول یا سازمان مترقی در چشم انداز بسادگی قابل ترجمه به عبارت عملیاتی که رهنمود های مفید برای عمل در سطح پایین ایجاد کنند ، نمی باشند . این بیانیه ها باید به صورت یک مجموعه یکپارچه از اهداف و معیار های اندازه گیری که مورد توافق همه مدیران ارشد قرارگرفته باشند ، بیان شوند .
فرایند دوم – ارتباط و برقراری رابطه
به مدیران اجازه میدهد که درباره استراتژی شان با سطوح بالا و پایین سازمان گفتگو کنند و آن را به اهداف واحد های سازمانی و افراد مرتبط سازند . ارزیابی متوازن راهی در اختیار مدیران قرارمی دهد که مطمئن شوند همه سطوح سازمان استراتژی بلند مدت را درک میکنند و اهداف واحد و همچنین اهداف فردی با آن هم جهت و متعادل هستند .
فرایند سوم – برنامه ریزی کسب و کار
شرکتها را قادر می سازد که برنامه های کسب و کار و برنامه های مالی را با هم متوازن نمایند. امروزه تقریباً همه شرکتها ، در حال پیاده سازی برنامه های تغییر متنوعی هستند که هر یک بر سر کسب زمان ، انرژی و منابع مدیریت ارشد رقابت میکنند . مدیران معمولا تجمیع این برنامه های مختلف را برای دستیابی به اهداف استراتژیک مشکل مییابند ؛ موقعیتی که منجر به عدم موافقت مکرر با نتایج برنامه ها می شود . اما هنگامی که مدیران از مجموع اهداف متعالی برای سنجه های ارزیابی متوازن به عنوان پایه ای برای تخصیص منابع و تعیین اولویت ها استفاده میکنند ، میتوانند فقط برنامه هایی ، که آن ها با به سوی اهداف استراتژیک بلند مدت سوق میدهد ، اتخاذ نمایند .
فرایند چهارم – اخذ بازخورد و یادگیری