میرزمانی و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش علایم افسردگی کلی دانش آموزان مؤثر است و همچنین این آموزش به طور مؤثری مشکلات اجتماعی، اشتغال ذهنی با بیماری خود و مرگ را کاهش داد، اما در کاهش مشکلات عاطفی، احساس گناه و افزایش عزت نفس و خوشی و لذت دانشآموزان اثر معنیداری نداشت. آموزش مهارتهای زندگی به منظور تأمین سلامت روان و کاهش علایم افسردگی مورد تأکید قرار میگیرد.
ارزنده فر؛ اصغری ابراهیم آباد (۱۳۹۲) نشان دادند نتایج مطالعه بیانگر آن است که عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی تحت تأثیر آموزش مهارت های زندگی افزایش مییابد.
حقیقی و همکاران (۱۳۹۲) نشان دادند بین سرسختی روانشناختی با کیفیت زندگی در ابعاد روانی، اجتماعی، محیطی ارتباط معنیدار وجود دارد. ولی با بعد جسمانی کیفیت زندگی ارتباط معنیدار یافت نشد. با توجه به ارتباط بین سرسختی و کیفیت زندگی این ویژگی روانشناختی میتواند به عنوان یک عامل پیشبینی کننده سطح کیفیت زندگی به حساب آید، لذا با تعیین میزان آن به ویژه در افرادی که با استرسهای بیشتری مواجهند میتوان کسانی که آسیب پذیری بیشتری داشته و سلامت و کیفیت زندگی آن ها در معرض خطر بیشتری میباشد را شناسایی و مورد حمایت و اقدامات پیشگیرانه لازم قرار داد
مرادی و همکاران (۱۳۹۳) نشان دادند حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم، از طریق نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت، بر بهزیستی روان شناختی زنان شاغل دارد. همچنین، نتایج نشان دادند که تفاوت معنادار درحمایت اجتماعی، نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی زنان شاغل مجرد و متأهل وجود ندارد. این یافته ها بر نقش اشتغال و تعاملات اجتماعی در محیط کار تأکید میکنند.
تاتینا بلداجی و همکاران (۱۳۹۰) نشان دادند زنان سرپرست خانوار شرکت کننده در این مطالعه در سن میانسالی قرار داشتند. به طوری که میانگین سنی زنان تحت پوشش ۲۸/۴۳ و زنان سرپرست شاغل خدماتی ۵/۴۰ سال بود و از نظر وضعیت تحصیلی زنان تحت پوشش سازمان بهزیستی اکثراً بیسواد و زنان سرپرست خدماتی بیشترین فراوانی را در رده های راهنمایی و دبیرستان داشتند. از نظر کیفیت زندگی، مشخص شد که هر دو گروه کیفیت زندگی متوسطی داشته اما کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شاغل نسبت به زنان سرپرست تحت پوشش وضعیت بهتری دارد. نمره ابعاد سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی در دو گروه زنان سرپرست خانوار اختلاف معناداری نشان دادند و در بعد سلامت محیطی در دو گروه زنان سرپرست اختلاف معناداری مشاهده نشد. زنان سرپرست شاغل خدماتی و زنان سرپرست تحت پوشش دارای کیفیت زندگی متوسطی هستند اما در زنان شاغل خدماتی این میزان بالاتر میباشد.
جعفری و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند رابطه دو متغیری بهزیستی مذهبی با هر یک از متغیرهای اضطراب، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی، منفی معنیدار و با سرسختی روانشناختی، مثبت معنیدار است. همچنین رابطه دومتغیری بهزیستیوجودی با هر یک از متغیرهای جسمانیسازی، اضطراب، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی، منفی معنیدار و با سرسختی روانشناختی، مثبت معنیدار است. رابطه دو متغیری سرسختی روانشناختی نیز با هر یک از متغیرهای اضطراب و افسردگی منفی و معنیدار بود. سلامت روانی سالمندان توسط متغیرهای بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی، سرسختی روانشناختی و سن به خوبی قابل پیشبینی است. نتایج این تحقیق، تلویحات مهمی در خصوص اهمیت بهزیستی معنوی و سرسختی روانشناختی در حفظ سلامت روانی سالمندان داشت.
عاشوری و همکاران (۱۳۹۱) نشان دادند که بعد از مداخله، میانگین نمرات سلامت روان گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین نمرات سلامت روان گروه آزمایش در خردهمقیاسهای علایم جسمانی، اضطراب، نقص در عملکرد اجتماعی و افسردگی معنادار بود. برنامه آموزشی مهارت زندگی باعث بهبود سلامت روان دانشآموزان کمشنوا شد و علایم جسمانی، اضطراب، نقص در عملکرد اجتماعی و افسردگی آنان را کاهش داد. بنابرین برنامهریزی برای ارائه آموزش مهارت زندگی به این دانشآموزان اهمیت ویژهای دارد.
طارمیان و همکار (۱۳۸۸) نشان دادند میانگین نمرات دانشآموزان به لحاظ افزایش اطلاعات درباره مواد، تغییر نگرش نسبت به مواد و کسب مهارتهای مورد نظر در مرحله پسآزمون، تفاوت معنیداری با همین نمرات در مرحله پیشآزمون داشت. آموزش مهارتهای زندگی سبب افزایش سطح مهارتهای دانشآموزان گروه آزمایش شد. از این رو به نظر میرسد این برنامه میتواند به منزلهی یک عامل حفاظتکننده، سبب کاهش مصرف موادمخدر در سالهای بعد شود.
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا به توضیح وتبیین روش انجام پژوهش پرداخته شده است. سپس توضیحاتی پیرامون جامعه آماری مطالبی بیان شده است. همچنین درباره ابزار اندازه گیری پژوهش، اعتبار و روایی ابزار اندازه گیری، قابلیت اعتماد یا پایایی و روش اندازه گیری اطلاعات به طور مختصر بحث شده است. در پایان فصل درباره روش های آماری که جهت آزمون فرضیهها به کار رفته است، توضیحاتی داده شده است.
۳-۲- روش پژوهش
این پژوهش از نوع آزمایشی است. طرح های آزمایشی شامل چهار طرح هستند:
-
- پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل – گواه
-
- پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل
-
- چهارگروهی سولومن
- طرح عاملی
این پژوهش با روش آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گشته است.
دیاگرام طرح: نوربخش مقدم، ۱۳۹۳، ۳)
۳-۳- روش جمع آوری داده ها
در این پژوهش روش جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده که در این پژوهش از دو پرسشنامه «سرسختی روان شناختی» و «بهزیستی اجتماعی» در دو نوبت «پیش از ارائه برنامه آموزش مهارت زندگی» و «پس از ارائه برنامه آموزش مهارت زندگی» بر روی نمونه ها اجرا گردید. بدین صورت که نخست آزمون های «سرسختی روان شناختی» و «بهزیستی اجتماعی» از آزمودنی ها گرفته شد، سپس به مدت دو ماه به آزمودنی ها مهارتهای زندگی آموزش داده و سپس برای بار دوم آزمون های «سرسختی روان شناختی» و «بهزیستی اجتماعی» بر روی آزمودنی ها اجرا گردید.
۳-۴- جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش خانمهای شاغل و خانه دار شهر رشت میباشند. در این تحقیق نمونه ها بر اساس نمونه گیری در دسترس از بین خانمهای شاغل و خانه دار شهر رشت در سال ۱۳۹۳ به دست آمد حجم نمونه عبارت است از ۶۰ مادر (۳۰ شاغل و ۳۰ خانه دار) است. تعداد زنان معلم دو دبستان شهید فهمیده (۳۴) و دبستان شهید فتحی پور (۲۲) تن بود، که می شود ۵۶ زن معلم که ۳۰ زن انتخاب گردید. تعداد اولیاء دبستان شهید فهمیده (۲۳۱) مادر و دبستان فتحی پور (۱۸۹) مادر بودند که می شود ۴۲۰ مادر که چون باید تعداد نمونه دو گروه برابر می شد بدین سبب از اولیاء نیز ۳۰ مادر انتخاب گشتند.
۳-۵- روش نمونهگیری