تعریف مفهومی رفتارشهروندی سازمانی: یکی از تعاریف اولیه که مورد قبول بسیاری از محققان قرار گرفته، از سوی ارگان مطرح شده است. او اظهار میکند که رفتارشهروندی سازمانی، رفتاری فردی و داوطلبانه است که مستقیما به وسیله سیستم های رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است، اما با این وجودباعث ارتقای اثربخشی و کارایی عملکرد سازمانی می شود(کاهن و کول، ۲۰۰۴ به نقل از شیخ اسمعیلی، ۱۳۹۰).
تعریف عملیاتی رفتارشهروندی سازمانی: در این تحقیق داده های مربوط به شهروندی سازمانی با بهره گرفتن از پرسشنامه شهروندی سازمانی ۴۳ سوالی که بر اساس الگوی دانشمندانی همچون باتمن و اورگان، اسمیت، ارگان، پودساکوف، مکنزی و مورمن، ویلیامز و اندرسون، موتوویدلو و وان اسکوتر، وان دیام گراهام و دیانسچ، مورمن و بلکی، وان اسکوتر و موتوویدلو، فارح ارلی و وان دیان و لیپن، و متناسب با فرهنگ ایرانی تدوین گردیده (یعقوبی و همکاران، ۱۳۸۹) به دست میآید.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۱-۲ رهبری تحول آفرین
۱-۱-۲ گذری بر رهبری
تقریبا پیش از سالهای ۱۹۵۰ میلادی تاکنون نظریه های رهبری فراز و نشیبهای متعددی را پشت سر گذاشته است. در واقع تکامل نظریه های رهبری شامل چهار دسته نظریه است:
۱ – نظریه صفات شخصی رهبری
۲ – نظریه سبک های رفتاری
۳ – نظریه وضعی (اقتضایی)رهبری
۴ – نظریه رهبری تحول آفرین[۱۶]
نظریه صفات شخصی رهبری
در آغاز قرن بیستم چنین اعتقادی در میان مردم وجود داشت که بعضی افراد با خصیصه های خاصی بدنیا میآیند که آن ها را رهبرانی اثربخش میسازد. در حالی که دیگران بدنیا میآیند بدون اینکه دارای خصیصه های خاص رهبری باشند. قدیمی ترین نظریه در این مورد، نظریه مردان و زنان بزرگ است که بیان میدارد خصوصیات و تواناییهای شخصی، عده ای را به طور طبیعی، رهبر میسازد. هر چند این نظریه، پشتوانه علمی محدودی دارد ولی بدین معنی نیست که هنوز مردم به آن اعتقادی ندارند(هیت[۱۷] و دیگران، به نقل از یعقوبی، ۱۳۸۹)
نتایج مطالعات مختلف نشان میدهد که هیچ لیستی از خصوصیات و مهارتهای رهبری نمی تواند قطعی و نهائی باشد و این به دلیل آن است که هیچ دو رهبری دقیقاً همانند هم نیستند و رهبران مختلف با افراد متفاوتی با وضعیتهای مختلف کار کرده و نیاز به خصوصیات متفاوتی هم دارند.
۲-۱-۲ نظریه رفتار رهبری
نگرش رفتاری بیان میکند بهترین روش مطالعه و تعریف رهبری بر مبنای چیزی است که رهبران انجام میدهند، نه بر مبنای چیزی که رهبران هستند. بنابرین تمرکز به جای خصوصیات رهبری متوجه رفتار رهبران می شود از این رو در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی بیشتر مطالعات مربوط به رهبری از تئوری صفات رهبری به تمرکز بر آنچه رهبران انجام میدادند تغییر کرد. در ادامه جستجو برای یافتن یکی از بهترین سبکهای رهبری در همه وضعیتها، محققان و پژوهشگران بسیاری را برای تشخیص متفاوت از رفتار رهبران اثربخش در مقابل رهبران غیر اثر بخش واداشت.
نظریه های رفتاری رهبری شامل تحقیقات زیر است:
-
- مطالعات دانشگاه ایالتی اوهایو
-
- مطالعات رهبری میشیگان
-
- مطالعات پویایی گروه
-
- سیستمهای چهار گانه مدیریت
- شبکه مدیریت (رهبری)
پژوهشگران نظریه های رفتاری به دنبال بهترین رفتار یا سبک رهبری بودند. در مطالعات دانشگاه ایالتی اوهایو عقیده بر این بود که بهترین رفتار رهبری حداکثر ساختار گرایی و حداکثر ملاحظات انسانی است. در نظریه شبکه مدیریت نیز عقیده بر این است که بهترین رفتار رهبری توجه زیاد به تولید و توجه فراوان به انسان است.
اما مطالعات و تحقیقات بعدی نشان داد که هیچ بهترین سبک رفتاری رهبری وجود ندارد. برای نمونه لیکرت نشان داد که بهترین سبک رفتاری رهبری در ایالات متحده، سبک رابطه مدار است. اما بر اساس تحقیقی که پاول هرسی انجام داد به این نتیجه رسید که سبک کارمدار با راندمان بیشتری همراه بوده است و این ننتیجه گیری بر خلاف تحقیقات لیکرت بود. بنابرین صاحب نظران به این نتیجه رسیدند که بهترین سبک رهبری که در همه حالت ها اثربخش باشد وجود ندارد.
۳-۱-۲ نظریه اقتضائی
نظریه های موقیعتی رهبری، نشأت گرفته از تلاشهای است که در راستای توزیع یافته های متناقض و گاهی متضاد در خصوص ویژگیها و سبکهای رهبری صورت گرفته است. نظریه های موقیعتی چنین بیان میکنند که اثربخشی سبک خاصی از رفتار رهبر به موقیعت و شرایط موجود بستگی دارد. با تغییر شرایط، بهترین و مناسبترین کار استفاده از سایر سبکهاست. برخی از محققان نظریه های وضعیتی رهبری را شامل نظریه های زیر می دانند:
-
- نظریه اقتضای فیدلر
-
- نظزیه مسیر – هدف
-
- نظریه یا مدل تصمیم گیری(نظزیه رهبری مشارکتی)وروم ویتون
- نظریه رهبری وضعی هرسی و بلانچارد.
بر اساس نظریه های اقتضائی، فرایند رهبری تابع رهبر، پیرو و سایر متغیر های وضعی است. به نظریه های اقتضائی(موقیعتی)مدل رهبری تعاملی گفته می شود این مدل را می توان در شکل ۱-۲ مشاهده کرد(واگنر و هلن بک[۱۸]، به نقل از یعقوبی، ۱۳۸۹)
شکل شماره ۱-۲ مدل تعاملی رهبری(واگنر و هلن بک[۱۹]، به نقل از یعقوبی، ۱۳۸۹)
به رغم هم مسیر شدن بسیاری از تحقیقات و مطالعات مربوط به رهبری، امروزه صاحب نظران رشته مدیریت شاهد پیدایش جریان فکری جدیدی در این زمینه هستند. این جریان فکری غالباً تحت عنوان نظریه رهبری تحول آفرین مطرح شده است شکل ۲شماره۲-۲ تکامل نظریه های رهبری را طی سالهای ۱۹۵۰ تا کنون نشان میدهد.
۱۹۶۰ ۱۹۵۰ ۱۹۸۰ ۱۹۷۰ ۱۹۹۰
نظریه صفت مشخصه رهبری
نظریه سبکهای رفتاری
نظریه اقتضایی(وضعیتی)
نظریه رهبری تحول آفرین
شکل شماره ۲-۲ تکامل نظریه های رهبری(ریتنر[۲۰] ،۱۹۹۶ به نقل از یعقوبی، ۱۳۸
۴-۱-۲ نظریه رهبری تحول آفرین
تعریف
– رهبری تحول آفرین نوعی فرایند پیچیده و پویا است که در آن رهبران، ارزشها، باورها و اهداف پیروان را تحت تأثیر قرار میدهند(موغلی،۱۳۸۳).
– بس و آوولیو[۲۱] رهبری تحول آفرین را اینگونه تعریف میکنند:
«رهبری تحول آفرین وقتی تحقق مییابد که یک رهبر، پیروان رابرای بینش مشترک، برمی انگیزد، آن ها را در رسیدن به چشم انداز، تشویق میکند و منابع لازم را برای رشد پتانیسل شخصی آن ها فراهم میکند. رهبران نیز همان طور که بر نیازهای پیروان برای رشد تأکید دارند به عنوان یک مدل، خوش بینی ایجاد کرده و تعهد را بیشتر میکند»(اسمیت و دیگران[۲۲]، به نقل از یعقوبی، ۱۳۸۹)
- «پاول هرسی» و »کِنت بلانچارد» و «جانسون دویی»، رهبری تحول آفرین را چنین تعریف میکنند: فواید نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه برای ایجاد تغییر و تحول ناپیوسته در موقیعت فعلی (وضع موجود) و کارکردهای سازمان به عنوان یک کل(زالی،۱۳۸۰).
۵-۱-۲ سابقه رهبری تحول آفرین