بعد درخواست – کنترل، بر کنترل والدین بر تصمیمات فرزندان اشاره دارد. والدین کنترل کننده یک سری قوانین را برای کودکان قرار میدهند و از آن ها انتظار دارند که از قوانین پیروی نمایند. آن ها رفتار فرزندان را مشاهده و نظارت میکنند تا مطمئن شوند که مقررات توسط فرزندان اجرا میشود. والدینی که کمتر سختگیر و کنترل کننده هستند، درخواستهای کمی از فرزندان دارند، و به آن ها اجازه میدهند که استقلال و خودمختاری بیشتری در محیط اطرافشان داشته باشند. با توجه به این دو بعد، چهار شیوه فرزندپروری عبارتند از: مقتدر[۲۱۵]، مستبد[۲۱۶] (سلطهجو)، سهلگیر[۲۱۷] و غفلتگرا[۲۱۸] (دارلینگ و اشتاین برگ، ۱۹۹۳؛ مککوبی و مارتین، ۱۹۸۳).
والدین مقتدر از انتظارات بالا و خودکنترلی فرزندانشان برخوردار بوده و سطوح بالایی از حساسیت، تعامل هیجانی و درگیری را از خود نشان میدهند. این والدین انعطافپذیر و درخواست کننده هستند، عقاید و نظرات فرزندانشان را در نظر میگیرند ولی محدودیتهایی را اعمال میکنند. نوجوانان را در تصمیمگیریهای خانواده دخالت میدهند و برای فرزندان خود احترام قائل هستند. والدین مستبد، دارای درخواست- کنترل بالا و پذیرش- پاسخگویی پایین هستند. والدین قوانین زیادی را برای کودک وضع میکنند، و انتظار دارند که آن ها کاملاً از قوانین اطاعت کنند، به ندرت به فرزندان در مورد قوانین توضیح میدهند و اغلب از روشهای منفی، مانند تنبیه فیزیکی برای مطیع کردن کودکان استفاده میکنند. در برخورد با نیازهای رشدی فرزندانشان حساسیتی نشان نمیدهند و پشتیبانی عاطفی کمی را نسبت به آنان اعمال میکنند. در شیوه سهلگیر، پذیرش- پاسخگویی بالا ولی درخواستگری و کنترل پایین است. این والدین، کودکان خود را تشویق میکنند که تکانههای خود را ابراز کنند، و به ندرت بر رفتار آن ها کنترل دارند، به همین دلیل در رفتار فرزندان این شیوه فرزندپروری، بینظمی زیادی، مشاهده میشود (زیگلمن، ۱۹۹۹). در فرزندپروری بیتوجه، این گروه هم بعد کنترل- درخواست و هم پذیرش- پاسخگویی، پایین است. والدین، خیلی درگیر تربیت کودکان نیستند، به نظر میرسد که نگران آن ها هم نمیباشند. این والدین آنقدر در مشکلات خود غرق هستند که نمیتوانند، انرژی کافی را برای تعیین و اجرای قوانین بگذارند (مک کوبی و مارتین، ۱۹۸۳).
۲-۱-۲-۲-۱- مدل شیوه فرزندپروری بامرید
بامریند[۲۱۹] (۱۹۹۱) شیوه های فرزندپروری را در سه دسته تقسیم میکند که شامل، ۱- فرزندپروری استبدادی ۲- فرزندپروری مقتدرانه ۳- فرزندپروری آسانگیر. این سه شیوه، متداولترین شیوه های فرزندپروری هستند. این شیوه ها بر اساس دو بعد اصلی فرزندپروری، یعنی پذیرش و پاسخدهی و توقع قرار دارد. پذیرش به معنای حمایت یا صمیمیت والدین و توقع به معنای کنترل رفتاری بیان شده است (زیگلمن، ۱۹۹۹).
۲-۱-۲-۲-۲- مدل شیوه فرزندپروری شیفر
شیفر[۲۲۰] (۱۹۶۵) از جمله افرادی است که با توجه به دو بعد رفتاری والدین یعنی آزادی-کنترل (سهلگیری- سختگیری) و گرمی- سردی (پذیرش- طرد) یک طبقهبندی انجام داد و به این ترتیب، والدین را به چهار دسته کلی تقسیم کرد:
۱-والدین گرم و آزاد گذارنده: این والدین معمولاً دارای استقلال بوده و رفتار اجتماعی مناسبی دارند. محبت و آزادی والدین باعث میشود که حالتهای پرخاشگری کمی در این کودکان مشاهده شود. مشخصات این کودکان شامل داشتن اعتماد به نفس، احساس استقلال، تمایل به تسلط بر محیط و گرایش به رفتارهای دوستانه نسبت به همسالان است.
۲-والدین گرم و کنترل کننده: این والدین اجازه کسب تجربه و یادگیری را از کودک میگیرند. آن ها با محبت افراطی موجب سلب آزادی لازم از کودکانشان میشوند. کودکان این والدین در مقایسه با کودکانی که والدین گرم و آزاد گذارنده دارند، خصومت و پرخاشگری بیشتری از خود نشان میدهند.
۳-والدین سرد و آزاد گذارنده: رفتارهای سرد و خصومتآمیز این والدین که به تنبیه استوار است به همراه سختگیری و محدودیت شدیدی که نسبت به فرزندان خود اعمال میکنند، موجب احساس خصومت شدید در فرزندان آن ها میشود. از سویی عدم اجازه به کودک در ظاهر ساختن این احساس خصومت، کودکان را عصبی بار میآورد. این کودکان معمولاً در روابط اجتماعی ناموفق هستند. گوشهگیری، خجالت و عدم اعتماد به نفس در این کودکان وجود دارد.
۴-والدین سرد و کنترل کننده: همراه شدن فقدان محبت با عامل عدم آزاد گذاشتن موجب بروز رفتار پرخاشگرانه به شدیدترین حالت در این کودکان میشود (به نقل از آذر پیکان، ۱۳۹۰).
۲-۱-۲-۲-۳- مدل ترکیبی
سبکهای مطرح شده در مدلهای، دارلینگ و اشتاین برگ (۱۹۹۳)، سبکهای فرزندپروری مک کویی و مارتین (۱۹۸۳) و بامریند (۱۹۹۱) همپوشی زیادی دارند. به همین علت، ویژگیها و مؤلفههای فرزندپروری مستبد، مقتدر، سهلگیر و بیتفاوت، به طور دقیقتر، و با توجه به دیدگاه این محققان، مورد بررسی قرار میگیرند.
شیوه مستبدانه و سلطه جو
شیوه فرزندپروری استبدادی با ویژگیهای توقع بالا و پذیرش پایین مشخص شده است. والدینی که این شیوه را مورد نظر قرار دادهاند ممکن است چنین نگرشی را داشته باشند که : “هر کاری که من گفتم باید انجام بدی”. بیشتر نوجوانان، چنین شیوه برخوردی را نمیپسندند و علیه والدینی که از این شیوه استفاده میکنند، شورش میکنند. طبق نظر اشتاین برگ[۲۲۱] (۱۹۹۶) والدین مستبد تمایل به یک انضباط مطلق و تنبیه، بدون ارتباط متقابل دارند. به این معنا که آن ها فرمانهای بیشتری به کودکان خود میدهند و زمانی که خواسته آن ها کاملاً انجام نمیشود، به سرعت کودکان خود را تنبیه میکنند. این والدین انتظار دارند که بدون هیچ توضیحی از دستورات آن ها اطاعت شود. نوجوانان دارای چنین والدینی، رفتار خوبی دارند، اما ممکن است افسرده باشند. این نوجوانان تمایل دارند که عملکرد خوبی در مدرسه داشته باشند و در رفتارهای مشکلآفرین درگیر نمیشوند، اما مهارتهای اجتماعی آن ها ضعیف است و عزت نفس پایینی دارند (دارلینگ[۲۲۲]، ۱۹۹۹).
شیوه ی مقتدرانه