فصل دوم
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
در اواخر دهه ۱۹۴۰ مک لین[۳۷] (۱۹۹۴) این مسئله را مطرح کرد که تجربه هیجانی بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالهای روان تنی پایین تر از سطح هشیاری نمادین و بسط کلامی[۳۸] قرار دارد. او به فقدان تصویر سازی ذهنی در بیماران روان تنی و پاسخ ضعیف آن ها به روان درمانی مبتنی بر بینش توجه کرد. مک لین این ویژگیها را به نقص در تجسم نمادین هیجانها نسبت میدهد؛ عملکردی که مک لین معتقد است به نئو کرتکس مربوط است (برموند[۳۹] و همکاران، ۲۰۰۶). کلمن[۴۰] (۱۹۵۲) ویژگیهای مشابهی را در بیماران روانپزشکی گزارش کرد. این ویژگیها شامل: فقدان آگاهی هیجانی، کاهش یادآوری رویا، تفکر عینی، سبک بیرونی زندگی[۴۱] (که در آن رفتار به وسیله قوانین، برنامه ها و انتظارات دیگران هدایت میشود نه احساسات، آرزوها و ارزشهای شخصی)، فقدان جلوههای عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خود آگاهی و وضعیت اندامیخشک[۴۲] میباشد (برموند و همکاران، ۲۰۰۶). بعدها اصطلاح آلکسی تایمیا توسط سیفنوس[۴۳] (۱۹۷۲، ۱۹۷۳)، برای توصیف مجموعه ای از ویژگیهای شناختی و عاطفی بیماران مبتلا به اختلالهای روان تنی به کار برده شد (بنکیر[۴۴] و همکاران، ۲۰۰۱). از این رو در این فصل نخست پایه های نظری آلکسی تایمیا، سبکهای ابراز هیجان و تیپ شخصیتی D، شرح داده شده، سپس به تحقیقات انجام شده در ارتباط با مؤلفههای فوق پرداخته شده است.
۲-۲- آلکسی تایمیا
۲-۲-۱- تعریف لغوی آلکسی تایمیا
در فرهنگنامه واژه های روانشناسی آلکسی تایمیا اینگونه تعریف شده است یک جدائی بین فرآیندهای عاطفی و شناختی که به صورت ویژگیهای درهم تنیده شده در بعضی افراد معتاد و یا منشأ و خاستگاه روانتنی به صورت یک اختلال مشاهده میشود. به طور نمونه شخص دارای آلکسی تایمیا به طور نسبی دارای هیجانات نامتمایز و تفکری مایل به ساکن بودن افراطی دنیوی دارد. Alexia یعنی ناتوانی و thymia یعنی بیان احساسات هیجانی یا ناآگاهی از هیجانات درونی. این واژه دقیقا به معنی «نداشتن واژگان برای احساسات» است و برای توصیف افرادی به کار میرود که در ابراز احساسات خود مشکل دارند. آلکسی تایمیا واژه ای یونانی است که به معنی نبود واژه برای ابراز هیجانها است و به لحاظ مفهومی به صورت دشواری در تشخیص احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر برون مدار تعریف می شود (باگبی[۴۵] و همکاران، ۱۹۹۴).
آلکسی تایمیا به عنوان یک صفت شخصیتی به معنای فقدان یا بروز مشکلاتی در شناسایی، توصیف و درگیر شدن با احساسات فردی است که اغلب به نفهمیدن احساسات دیگران نیز منجر میشود (پاویو و مک کیلوچ[۴۶]، ۲۰۰۴).
۲-۲-۲ -تعریف اصطلاحی آلکسی تایمیا
آلکسی تایمیا به وضعیتی اطلاق میشود که فرد قادر به ابراز هیجان خود نباشد. این افراد در ابراز کلامیهیجانات و استفاده از تخیلات خود دچار مشکل میباشند. در چنین شرایطی بیماران در معرض خطر بیماریهای روانتنی عمده مانند زخم معده، ناهنجاریهای انسدادی مزمن تنفسی، اختلالات قلبی عروقی و؛ و نیز برخی از اختلالات روانپزشکی مثل افسردگی، اختلال شخصیت مرزی، وابستگی به مواد و … میباشند.
آلکسی تایمیا به ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجان و تنظیم هیجانها گفته میشود. آلکسی تایمیا سازه ای است چند وجهی متشکل از دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات برای دیگران و جهت گیری فکری بیرونی. (پاویو و مک کیلوچ، ۲۰۰۴ ).
آلکسی تایمیا با دشواری در ایجاد تمایز میان حالات هیجانی مختلف و توانایی محدود تفکر در هیجانات و با بهره گرفتن از آن ها به هنگام مواجهه با موقعیتهای استرس زا ارتباط دارد. هوش هیجانی و آلکسی تایمیا با متغیرهای دیگر نظیر خود آگاهی، افسردگی، اضطراب، عزت نفس و استرس ادراک شده نیز رابطه دارند. خود آگاهی و عزت نفس احتمالاً هوش هیجانی بالاتر و آلکسی تایمیا هوش هیجانی پایین تر را پیشبینی میکند و بین هوش هیجانی با افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده همبستگی معکوس وجود دارد (مشتاق زاده، ۱۳۸۳).
۲-۲-۳- ویژگیهای آلکسی تایمیا
آلکسی تایمیا، ساختاری است که احتمالاً با کنترل هیجانی مرتبط است (کینگ[۴۷] و همکاران، ١٩٩٢). آلکسی تایمیا عدم ابراز هیجانها، به دلیل نقص در توانایی برای پردازش و تنظیم هیجانها به شیوه شناختی (گرین[۴۸] و همکاران، ١٩٩١؛به نقل از سرویس[۴۹] و همکاران، ١٩٩٩) یا بازداری آگاهانه تر ابراز هیجانی است. آلکسی تایمیا، یک اختلال ویژه در کارکرد روانشناختی است که به وسیله مشکلاتی در توانایی برای بیان کلام عاطفه و برای خیال پردازی ماهرانه مشخص میشود. این اختلال سه مؤلفه اصلی دارد که عبارتند از: الف) مشکل در تشخیص احساسهای شخصی؛ ب)مشکل در توصیف احساسها و افکار جهت گیری شده به بیرون و سعی در تطبیق خود با نظرات دیگران (همان منبع).
مشکل در ابراز هیجان و تمیز حالتهای هیجانی از حواس بدنی، از مشخصه های دیگر آلکسی تایمیا است (گراس[۵۰] و همکاران،٢٠٠٠). اندازه گیری آلکسی تایمیا مخصوصاً در بیماران میتواند مهم باشد؛ زیرا بین نوع اولیه و ثانویه اختلال، تمایزهایی قائل شده اند. نوع ثانویه این اختلال، بازداری هیجانی در واکنش به یک تجربه آسیب زا را نشان میدهد (سرویس و همکاران، ١٩٩٩). ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامیهیجانهای شخصی، فقر شدید تفکر نمادین که آشکار سازی برخورد ها، احساسات، تمایلات و سائقها را محدود میکند، ناتوانی در به کارگیری احساسات به عنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتزاعی در مورد واقعیتهای کم اهمیت بیرونی، کاهش یادآوری رویاها، دشواری در تمایز بین حالتهای هیجانی و حسهای بدنی، فقدان جلوههای عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی. همچنین نارسایی در تنظیم و مدیریت هیجانها (فرایند گذار از پردازش به عمل) نیز از ویژگیهای نارسایی هیجانی است (باگبی و همکاران، ۱۹۹۴).
۲-۲-۴- ساختار و انواع آلکسی تایمیا
ساختار و ویژگیهای آلکسی تایمیا شامل موارد زیر میباشد :
الف) نارسایی و توانایی ضعیف در متمایز کردن احساسات هیجانی
ب) نارسایی در تخیل و تجسم
ج) نارسایی در بیان کردن تجربیات هیجانی به صورت کلامی
د) نارسایی برای تجربه کردن احساسات هیجانی
ه) کاهش تمایل برای فکر کردن درباره هیجانات
انواع آلکسی تایمیا را میتوان به وسیله استفاده از ساختار دو عاملی مشخص کرد که بیانگر یک بعد شناختی (الف، ج و ه) و یک بعد عاطفی (ب و د) است. با توجه به پژوهشهای صورت گرفته فقط آزمودنی هایی که در مقیاس آلکسی تایمیا، با نمرات بالاتر از ملاک ۷۰ (توانایی پایین برای تجربه هیجانات) و پایین تر از ملاک ۳۰ (توانایی بالاتر برای تجربه هیجانات) برای تشکیل دادن زیر گروههایی از آلکسی تایمیا انتخاب شده اند:
-
- آلکسی تایمیا کامل یا تیپ I
-
- آلکسی تایمیا تیپ II
-
- آلکسی تایمیا تیپ III
-
- لکسی تایمیا
-
- بهنجار که ” مودال” نامیده میشوند افرادی هستند که دامنه نمرات درصد ۳۰-۷۰ میباشد.