۱. دسترسی به اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار امکان پذیر است.
۲٫ معیارها و ضوابط خاصی برای پذیرش و ادامه فعالیت شرکت ها در بورس و نحوه گزارشگری آن ها وضع شده است. از این رو به نظر میرسد اطلاعات مندرج در صورت های مالی این شرکت ها از اعتبار لازم برخوردار و همگن تر باشد.
۱-۷-۲) قلمرو زمانی
قلمرو زمانی تحقیق، دوره ی ۶ ساله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ را در بر میگیرد. دلایل انتخاب آن به شرح زیر است:
۱٫ اطلاعات و داده های بیشتری از شرکت های پذیرفته شده در بورس، طی سال های مذکور در سازمان بورس اوراق بهادار موجود است.
۲٫ هر چه طول دوره تحقیق طولانی تر باشد، اعتبار نتایج تحقیق نیز معتبرتر است.
لذا با توجه به موارد فوق داده های شرکت های مورد مطالعه، برای یک دوره شش ساله انتخاب شد.
۱-۷-۳) قلمرو موضوعی
موضوع تحقیق از جمله موضوعات تحقیقات اثباتی حسابداری و مالی است. تحقیق حاضر سعی دارد تا تاثیر سرمایه فکری بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دهد.
۱-۸)جامعه آماری و روش نمونه گیری
جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که در بازه زمانی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ سهامشان به طور فعال در سازمان بورس معامله شده است انتخاب میشوند. روش نمونه گیری حذفی میباشد. ویژگیهای نمونه آماری مورد مطالعه شرکتهایی هستندکه:
-
- در فاصله زمانی بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، در بورس حضور داشته باشند.
-
- تا پایان اسفندماه سال ۱۳۸۴ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند وسال مالی آن ها منتهی به پایان اسفند ماه باشد.
-
- شرکتها نبایستی سال مالی خودرا در طی دوره های مورد نظر تغییر دهند.
-
- اطلاعات مالی مورد نیاز برای انجام پژوهش رادر دوره ی زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ به طور کامل ارائه کرده باشند و سود ده باشند.
- جزو شرکتهای سرمایه گذاری، هلدینگها ، بانکها و مؤسسات مالی نباشند.
پس از جمع آوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای با توجه به نمونه های انتخابی از شرکتها با مراجعه به صورتهای مالی ،یادداشتهای شرکتهای منتخب ،ترازنامه و صورت سودو زیان و جداول ارائه شده از طرف شرکتها و گزارشهای سازمان بورس و شبکه های اینترنتی و بانکهای اطلاعاتی آن ها و همچنین نرم افزارهای رها اورد نوین و تدبیرپرداز استفاده خواهد شد.
۱-۹) تعریف واژه های کلیدی
ضریب ارزش افزوده فکری (IC) [۱۳]۱ : سرمایه فکری، مالکیت دانش، تجربه کاربردی، تکنولوژی سازمانی، روابط با مشتری و مهارت های حرفهای است که برای سازمان جنبه رقابتی در بازار فراهم می کند. این سرمایهها شامل سه بخش اصلی است.(هیدر و دیگران،۲۰۰۳)[۱۴]۲
کارایی سرمایه ارتباطی (CEE) [۱۵]۳ : شاخصی بر مبنای سرمایه ارتباطی است و سرمایه ارتباطی عبارت است از دانش به کارگرفته شده در کانالهای بازاریابی و روابط مشتری یک سازمان.(بونیتس و دیگران،۲۰۰۰)[۱۶]۴
کارایی سرمایه انسانی (HCE) [۱۷]۵ : شاخصی بر مبنای سرمایه انسانی است و سرمایه انسانی نیز شامل ذخیره دانش اعضای یک سازمان میباشد که شامل شایستگیها و طرز فکرهای کارکنان است.
کارایی سرمایه ساختاری (SCE) [۱۸]۶ : شاخصی بر مبنای سرمایه ساختاری است و سرمایه ساختاری نیز شامل همه مخازن دانش غیر انسانی در یک سازمان است که شامل پایگاه داده ها، چارتهای سازمانی، فرآیندها، استراتژیها و… است که به سازمان ارزشی فراتر از مواد آن میدهد.
مدیریت سود: رفتار آگاهانه و اختیاری است که به منظور کاهش تغییرات سود با بهره گرفتن از ابزارهای حسابداری، توسط مدیریت صورت میگیرد.
۱-۱۰) ساختار کلی تحقیق
فصل اول: شامل کلیات تحقیق است که در آن ضرورت و اهمیت تحقیق، اهداف و فرضیات پژوهش مطرح می شود.
فصل دوم: پژوهشگر با ارائه ادبیات موضوعی تحقیق و مفاهیم کلی توسعه سرمایه فکری و مدیریت سود بیان می شود که مباحث اصلی را برای تجزیه و تحلیل داده ها فراهم میآورد.
فصل سوم: در این فصل نیز روشها و تکنیکهای آماری برای تجزیه و تحلیل داده ها توضیح داده میشوند.
فصل چهارم: شامل تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، توصیف جامعه و آزمون فرضیات است.
فصل پنجم: بیان نتایج و پیشنهادات بر اساس یافته های تحقیق نیز در پایان مطالب ارائه شده که امید است مجموعه فعالیتهایی که پژوهشگر در این تحقیق انجام داده است، مفید به فایده واقع گردد.
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱) مقدمه
دراکر[۱۹]۱(۱۹۹۳) اندیشمند معروف مدیریت میگوید: ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانش محور هستیم که در آن منابع اقتصادی اصلی، دیگر سرمایه بیشتر، منابع طبیعی و نیروی کار بیشتر و … نیست و منابع اقتصادی اصلی دانش خواهد بود. قرن ۲۱، قرن اقتصاد دانش محور است. قبل از اقتصاد دانش محور، اقتصاد صنعتی حاکم بوده است. در این اقتصاد عوامل تولید ثروت اقتصادی، یکسری دارایی های فیزیکی و مشهود مانند زمین، نیروی کار، پول، ماشینآلات و … بوده است و از ترکیب این عوامل اقتصادی، ثروت تولید میشد. در این اقتصاد، استفاده از دانش، به عنوان یک عامل تولید، نقش کمی داشته است اما در اقتصاد دانش محور، دانش یا سرمایه فکری[۲۰]۲ به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی های مشهود و فیزیکی، ارجحیت بیشتری پیدا میکند (بونیتس، ۱۹۹۸). در این اقتصاد، دارایی های فکری و بخصوص سرمایه های انسانی جزو مهمترین دارایی های سازمانی محسوب میشوند و موفقیت بالقوه سازمانها ریشه در قابلیتهای فکری آن ها دارد تا دارایی های مشهود آن ها (فلام هولدز و همکاران[۲۱]۳،۲۰۰۲). با رشد اقتصاد دانش محور، به طور قابل ملاحظهای شاهد این موضوع هستیم که دارایی های نامشهود[۲۲]۴ شرکتها در مقایسه با سایر دارایی های مشهود، عامل مهمی در حفظ و تحقق مزیت رقابتی پایدار آن ها میباشند.(تایلز و دیگران،۲۰۰۲)[۲۳]۵
گلدفینگر[۲۴]۶(۱۹۹۴)، اقتصاد دانش محور را از سه بعد بررسی میکند :
بعد اول : تقاضایی برای مصنوعات نامشهود وجود دارد. (خدمات)
بعد دوم : دارایی های نامشهود بر عوامل تولید مسلط میشوند یعنی بیشتر عوامل تولید، از دارایی های نامشهود هستند و به عبارت دیگر دارایی های نامشهود در بین عوامل تولید، نقش بارزتر و بیشتری ایفا میکنند.
بعد سوم : قوانین جدیدی برای سازمان تجاری، رقابت و ارزش گذاری ظهور میکند.
در نتیجه محیط کسب و کار به طور شگفتانگیزی تغییر میکند. در کسب و کارها و اقتصاد قرن ۲۱، بر روی اطلاعات، فناوری اطلاعات، تجارت الکترونیک، نرمافزارها و مارکها و حق اختراعها[۲۵]۱، تحقیقات، نوآوریها و … سرمایهگذاری میشود که همگی جزیی از دارایی های نامشهود و سرمایه های فکری و دانشی هستند تا جزو دارایی های مشهود(سیتارامانو دیگران، ۲۰۰۲)[۲۶]۲٫