استفاده کنندگان کامپیوتر که از تمرینهای آموزشی بهره میگیرند میتوانند به کمک آموزشهایی که کامپیوتر به آن ها میدهد با سرعت شخصی خود مهارتها و کاربردهای ویژهای را بیاموزند. این یادگیری انفرادی مستلزم پاسخ دهی آشکار و درگیری فعال با مواد یادگیری است . یادگیرنده میتواند با لمس کردن یک دکمه کمک دریافت کند و بلافاصله بازخورد دریافت نماید. اصول یادگیری برنامهای اسکینر و نظام آموزشی فردی کلر در آموزش بر اساس کامپیوتر نیز موجودند. کامپیوتر نه تنها میتواند مواد آموزشی را ارائه دهد، بلکه میتواند میزان یادگیری را ارزیابی کند. پس از آن که قسمتی از برنامه مطالعه شد، کامپیوتر میتواند از آن یک امتحان پیشرفت به عمل آورد، آن را نمرهگذاری کند و نمره دانش آموز را با نمرات دانشآموزان دیگری که همان مطلب را خوانده است مقایسه نماید و بازخورد فوری فراهم آورد. بسته به اینکه دانش آموزان چگونه عمل میکنند، معلم میتواند بفهمد که مواد آموزشی به درستی کارشان را انجام میدهند یا نه و بر اساس نتایج به دست آمده اصطلاحات لازم را در مواد آموزشی به عمل آورد. آموزش بر اساس کامپیوتر، از طریق بازخورد فوری، توجه شخصی، نمایشهای دیداری جذاب و یک فضای بازی گونه، دانش آموزان را بر میانگیزاند تا به راههای تازهای که آموزش سنتی از عهده آن بر نمیآید یاد بگیرند و همچنین شواهدی در دست است که نشان میدهد دانش آموزان از آموزش بر اساس کامپیوتر بیشتر از آموزش سنتی میآموزند و این یادگیری کمتر وقت میگیرد. لینسکی در سال ۱۹۷۷ گزارش کردهاست دانش آموزان کلاس سومی که ریاضیات را با روش آموزش بر اساس کامپیوتر یاد میگیرند از دانش آموزانی که در درس ریاضیات در کلاسهای سنتی شرکت میکنند دارای پیشرفت بیشتر و اشتیاق زیادتری هستند. (هرگنهان والسون، ترجمه سیف، ۱۳۹۱، ص ۱۷۰)
۲-۲۴- عناصر رویداد یادگیری
عناصری که مربوط به یادگیری میباشد آن ها را میتوان به شرح زیر برشمرد :
۱-یادگیرندهای وجود دارد که انسان است. یادگیرندهها از دستگاههای حسی برخوردارند که از طریق آن ها تحریکها را دریافت میکنند این دستگاههای حسی دارای یک مغز هستند که به وسیله آن علائم دریافت شده از راه حواس به صورتهای پیچیده تغییر شکل مییابند. مجموعهای از ماهیچهها وجود دارند که به وسیله آن ها عملکردهای گوناگون ابراز میشوند.
۲-رویدادهایی که حواس یادگیرنده را تحریک میکنند و به طور جمعی از آن ها به عنوان موقعیت محرک نام برده میشود وقتی که یک رویداد واحد تشخیص داده میشود، غالباً محرک نامیده میشود.
۳-درونداد دیگر یادگیری، محتوای بازیابی شده از حافظه یادگیرنده است. البته چنین محتوایی شکل از پیش سازمان یافتهای دارد که در نتیجه یادگیری قبلی ایجاد شده است.
۴-عملی که در نتیجه این درونداها و تغییر شکلهای بعدی آن ها رخ میدهد پاسخ نام دارد. پاسخها را میتوان کمابیش، به طور مشخص تعریف کرد. برای مثال میتوان از حرکت یک ماهیچه به خصوص یا از حرکت تمام بدن به هنگام راه رفتن صحبت کرد. به این دلیل و به دلایل دیگر، پاسخها غالباً نه بر حسب ظاهرشان بلکه بر حسب آثارشان توصیف میشوند. وقتی این پاسخها این گونه طبقه بندی میشوند آن ها را عملکرد مینامند.
به این ترتیب یادگیری زمانی اتفاق میافتد که موقعیت محرک، همراه با محتوای حافظه بر یادگیرنده به گونهای تاثیر گذارد که عملکرد او بعد از قرار گرفتن در آن موقعیت نسبت به قبل آن تغییر یابد. این تغییر در عملکرد همان چیزی است که ما را به این استنباط که یادگیری اتفاق افتاده است هدایت میکند. (گانیه، ترجمه نجفی زند، ۱۳۷۳)
۲-۲۵- تعریف مفاهیم سبکهای یادگیری
ارائه یک تعریف ویژه از سبک یادگیری دشوار است، هر محققی به دلایلی متفاوت تعریف خود را پیشنهاد میکند؛ اول به این دلیل که هر محقق فقط به یکی از ابعاد فرایند یادگیری علاقمند میباشد، دوم به این دلیل که هر محقق برای اندازهگیری سبک یادگیری از ابزارهای متفاوتی استفاده میکند، سوم اساس نظری مدل یادگیری هر محقق متفاوت میباشد.
سیف (۱۳۸۶) سبک یادگیری را به عنوان روشی که یادگیرنده در یادگیری خود آن را به روشهای دیگر ترجیح میدهد . (رضایی، ۱۳۸۹)
کلب (۱۹۷۴) سبکهای یادگیری را شیوه فردی در تأکید بر برخی از تواناییهای یادگیری نسبت به تواناییهای دیگر میداند . (نادری، ۱۳۸۸)
کلب (۱۹۸۵) از سبکهای یادگیری به راههایی اشاره دارد که در آن ها افراد، مفاهیم، قوانین و اصولی را به وجود میآورند که آنان را در برخورد با موقعیتهای جدید هدایت میکند. (ایزدی و محمدزاده، ۱۳۸۶)
دمبو[۸۲] (۱۹۹۰) سبکهای یادگیری را به مثابه تفاوتهای فردی میداند که یادگیری در موقعیت کلاس درس را تحت تاثیر قرار میدهد.(ایزدی و محمدزاده ، ۱۳۸۶)
وول فولک [۸۳] (۱۹۹۵) سبکهای یادگیری راهبردهایی هستند که دانش آموزان به طور متفاوتی از آن ها به منظور یادگیری در موقعیتهای ویژه استفاده میکنند. (کانو و هوگز[۸۴]، ۲۰۰۰)
سبک یادگیری یک روش منحصر به فرد برای بیان کردن فرایند یادگیری است که راهبردهای مشهود برای حل مسئله، تصمیم گیری و محدودیتهایی را شامل است که در موقعیتهای یادگیری و واکنش به انتظارات دیگران با آن مواجه میشود. (کلب و کلب، ۲۰۰۳)
جانسون [۸۵] (۲۰۰۴) سبکهای یادگیری شیوه هایی هستند که فراگیران از آن طریق یاد میگیرند.
روبین و گراون هورست[۸۶] (۲۰۰۷) سبک یادگیری را چگونگی تمایل فرد به یادگیری و انطباق با محیط تعریف نموده است (ایزدی و محمدزاده، ۱۳۸۶)
تمامی نظرات و تعاریفی که هریک به نوعی به تعریف سبکهای یادگیری میپردازند بر پایه این نظریه و طرز فکر از یادگیری شکل گرفتهاند که معتقد است، یادگیری کشف چیزهایی که دیگران میدانند نیست، بلکه یادگیری حل مشکلات خودمان برای اهداف خودمان از طریق سوال کردن، فکر کردن و آزمون کردن تا حل مسئله است اینها همه بخشی از زندگی ما است.
۲-۲۶- نظریه هایی در سبک های یادگیری
تفاوت عمده یادگیرندگان در یادگیری به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود: نخست تفاوت در راهبردهای شناختی و فراشناختی و دوم تفاوت در سبکهای یادگیری . (حسینی لرگانی، ۱۳۷۷ )
سبکهای یادگیری به طور کلی به دسته شناختی، عاطفی و فیزیولوژی تقسیم میشوند. با سبکهای یادگیری شناختی فرد مطالب را درک میکند، اطلاعات را به خاطر میسپارد، درباره موضوعهای مختلف میاندیشد و مسائل را حل میکند. سبکهای یادگیری عاطفی معرف شخصیت و خصوصیات عاطفی و هیجانات یادگیرنده است. سبکهای یادگیری فیزیولوژیکی ، دربرگیرنده عکس العملهای فرد به محیط فیزیکی مؤثر بر یادگیری او است و جنبه زیست شناختی دارد. تعدادی از با اهمیت ترین و معروف ترین سبکهای یادگیری به شرح زیر میباشد: