گرچه می توان ارتباطی مفهومی و منطقی بین معادل های چهارگانه “Mission” در زبان فارسی برقرار کرد، ولی این کار فایده چندانی در بر ندارد و ما در اینجا کلمه “رسالت” را که گویاتر از دیگر واژه هاست بر میگزینیم. این واژه در دل خویش مفهوم مأموریت و آرمان را نیز نهفته دارد. طبیعی است “Mission” به معنی وظیفه، بیشتر ناظر به وضعیت کنونی یک سازمان است، ولی رسالت نگاه به آینده را هم دربر میگیرد. وظیفه و مأموریت یک سازمان میتواند به صورت مرتب مورد تجدید نظر قرار گیرد ولی رسالت کمتر مورد تغییر قرار میگیرد. مأموریت، از فلسفه وجودی یک سازمان نشأت میگیرد ولی رسالت از فلسفه ایجادی؛ یعنی سؤال از مأموریت پس از شکل گیری و وجود یافتن یک سازمان و مؤخر از آن است، ولی سؤال از رسالت مقدم بر شکل گیری سازمان است. مأموریت از آن چه هست خبر میدهد ولی رسالت از آن چه باید باشد.
تعاریف متعددی در کتاب های مربوط به برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک درباره رسالت ارائه شده است. در نگاهی کلی و با پرهیز از ذکر تعاریف مختلف و بررسی و نقد یکایک آن ها، از برآیند این تعاریف می توان چنین تعریفی را برای رسالت گزید:
“رسالت یک سازمان فصل ممیز سازمان از دیگر سازمان ها و محوری ترین نقطه توجیه کننده هستی و چیستی سازمان از یک سوء و کلیه برنامه ها، تصمیم گیری ها، فعالیت ها و هزینه های سازمان از سوی دیگر است. “
بنابرین رسالت یک چراغ راهنما برای فعالیت های آینده سازمان و تبیین کننده فلسفه وجودی و ماهیت و دامنه و قلمروی فعالیت سازمان است که سازمان بر اساس آن روابط درونی و بیرونی خود را تنظیم می کند. رسالت در درون سازمان بر فرایند تصمیم گیری، روابط درون سازمانی، چگونگی ساختار، ویژگی های نیروهای انسانی، پست های سازمانی، شرح وظایف، اولویت های بودجه ریزی، معیارهای سنجش و ارزیابی تأثیر میگذارد و به مشابه جوهر همگرایی[۱]، مانند نخ تسبیح کلیه اجزای سازمان را حول یک محور مشترک سامان میدهد. و در بیرون نیز، رسالت نقش آفرینی سازمان و نحوه تعامل آن با محیط اطراف و جامعه، و چگونگی برخورد سازمان با تهدیدها و فرصت های پیرامونی را تعیین میکند.
رسالت سازمان معرف سازمان و یک اعتقاد جمعی است که به سازمان استحکام می بخشد و سازمان را آماده مواجهه با چالش های محیط میکند.
رسالت گزاره ای است که مقصود سازمان میباشد. جمله یا عبارتی است که به این وسیله مقصود یک سازمان از مقصود سازمان مشابه متمایز میگردد و آن بیان کننده « علت وجودی سازمان» است. در بیانیه رسالت سازمان مقصود، مشتریان، محصولات یا خدمات، فلسفه و فنآوری اصلی مشخص میشوند(فرد.آر.۱۳۸۸٫ص۱۶۸)
رسالت های هر دانشگاهی به غایت های تاریخی ، اجتماعی و سیاسی مربوط می شود . در رسالت های دانشگاه تاریخ ، جایگاه آن ، سیاست ها ، قواعد و قوانین و ارزش های دانشگاه جای دارد . از این طریق جهت گیری های کلان و درازمدت دانشگاه مشخص و اهداف دانشگاه بر مبنای آن ها تعیین می شود . رسالت های دانشگاه معمولا به ابعاد علمی آن در تولید ، انتشار و گسترش دانش بر میگردد . از سوی دیگر تربیت دانشجویان در ابعاد مختلف تحصیلی و عمومی اهمیت دارد . بیان رسالت های دانشگاه مطرح میکنند که دانشگاه باید چگونه باشد و چه کاری با آن باید صورت گیرد . تاورنیه ، با بیان مطلب فوق ، اشاره میکند که رسالت دانشگاه باید معتبر باشد یعنی ، به صورتی واقع گرا ، با محیز بیرون دانشگاه مرتبط باشد و در آرزوهای دور از واقعیت خلاصه نشود . در رسالت های دانشگاه باید موارد زیر وجود داشته باشد : تحلیل ملموس و واقعی از آنچه دانشگاه است ،آنچه دانشگاه میتواند انجام دهد ، و آنچه دانشگاه نمی تواند انجام دهد . وقتی که هر یک از ۴۰۰ دانشگاه اروپا به صورت قطعی در موضع گیری های عمومی خود میگویند که در مدت ۵ سال هر یک از آن ها جزء ده دانشگاه بهتر اروپا قرار خواهند گرفت، نوعی احساس پوچی در این گونه اظهارها نمایان می شود. (یمنی ،۱۳۸۲ ،ص ۹۵ )
بنابرین یکی از آثار بیان رسالت های دانشگاه اتخاذ تصمیم های دقیق است . رسالت ها جهت دهی های کلی دانشگاه را بیان میکنند . این جهت دهی با تفکر برنامه ریزی توسعه دانشگاه زمینه را برای اتخاذ تصمیم های دقیق فراهم میکند و بدین ترتیب جهت دهی های تغییر در ساختار و کارکردهای دانشگاه فراهم می شود.
علوم انسانی[۲]۱
علوم انسانی در برابر علوم طبیعی قرار میدهند که در لغت به معنای علوم مربوط به روح و نفس است . و این اصطلاح را در ادبیات ، تاریخ، روانشناسی استفاده میکنند (لگنهاوسن ، ۱۳۸۹ ، ص ۷۰).
در این پژوهش علوم انسانی شامل رشتههای مثل ادبیات، تاریخ ، روانشناسی ، علوم اجتماعی و سیاسی که با انسان روح آن سر و کار دارند و این پژوهش بیشتر روی رشتههای علوم انسانی تمرکز شده است .
. علوم انسانی برای این که بتواند رسالت هدایتی و راهبردی خود را به خوبی انجام دهد، باید چند شرط را محقق سازد:
اولاً. کاربردی شود؛ یعنی با مقتضیات و نیازهای جامعه ایرانی مرتبط گردد و به آن پاسخ گو باشد.
ثانیاًً. بومی شود؛ یعنی بنیادهای معرفتی، هویتی و اجتماعی جامعه ایرانی در ان لحاظ گردد.
ثالثاً. دینی باشد؛ یعنی بنابر بنیاد اصول و مبانی اسلامی باشد.
رابعاً. جهانی باشد؛ یعنی ضمن توجه به تجارب بشری، با زبانی جهان شمول ارائه شود تا بتواند قابلیت های خود را برای اداره امور انسانی به جوامع مختلف عرضه دارد.
برنامه درسی[۳]۱
مجموعه ای از طرحهایی است که برای هدایت یادگیری دردانشگاه از آن استفاده می شود. معمولاً این برنامه در اسناد قابل بازیابی در چند سطح کلی عرضه می شود. علاوه بر آن به اجرا در آوردن این طرحها به همان شکلی که یادگیرندگان آن را تجربه میکنند و یک ناظر آن را ضبط می کند هم اطلاق می شود. این تجارب در محیط یادگیری اتفاق می افتند. محیطی که محتوای یادگیری را هم تحت تأثیر قرار میدهند.((Glatthorn, Boschee& Whitehead, 2009,p.3
برنامه درسی عبارت است از مجموعه ای از وقایع از قبل پیشبینی شده میباشد که به قصد دستیابی به نتایج آموزشی-تربیتی برای یک یا بیش از یک دانشجو در نظر گرفته می شود(p31،۱۹۹۴eisner,)
فصل دوم
مبانی و پیشینه تحقیق
مقدمه
انجام یک فعالیت تحقیقی بدون مطالعه دقیق و بررسی و آشنایی با تئوری ها و نظریات مربوط به موضوع مورد بحث امکان پذیر نخواهد بود.لذا محقق قبل از این که شروع به نوشتن طرح تحقیق خود نماید بایستی از مبانی نظری و پژوهشی موضوع خود کاملا آگاه بوده و در این خصوص مطالعات وسیعی انجام داده باشد.
لذا در این تحقیق نیز با رعایت همین اصل، اقدام به نگارش مبانی نظری و پژوهشی مربوط به دانشگاه اسلامی ایرانی شده است و در این راستا از منابع داخلی و خارجی نیز تا حدودی استفاده شده است.
مفهوم شناسی