فدراسیون جهانی سلامتروان در آخرین گزارش خود در آستانه روز جهانی «سلامت روان» با عنوان «سلامت روان و سالخوردگان» با ترویج طول عمر فعال و سالمتر منتشر کرد که، سلامت کامل جسمی، روحی و رفاه اجتماعی باید در سالمندان وجود داشته تا احساس رضایتمندی کامل داشته باشند. همچنین، بر راهکارهایی برای اطمینان از بهبود سطح سلامت روان سالمندان از طریق انتخاب یک الگوی زندگی سالم، داشتن ارتباطات اجتماعی بهتر و زندگی پویا و فعال تأکید شده است.
۱۰-۲- ابعاد رضایت از زندگی
رضایت از زندگی سه اصل یا بعد اساسی دارد:
- اصل چند بعدی بودن: سه بعد اساسی رضایت از زندگی مربوط به سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی میباشد.
-
- بعد جسمی: درک فرد از توانایی هایش در انجام فعالیتها و وظایف روزانه که نیاز به صرف انرژی دارد و شامل مواردی مانند تحریک، انرژی، درد و ناراحتی، خواب و استراحت است.
-
- بعد روانی: این بعد جنبه های روحی مانند عصبانیت، شادی، افسردگی، ترس و آرامش و نیز مواردی نظیر تصویر از خود، احساس مثبت و منفی، باورهای مذهبی، حافظه و تمرکز حواس را شامل می شود.
- بعد اجتماعی: این بعد شامل توانایی فرد در برقراری ارتباط ما بین اعضای خانواده، دوستان، همسایگان و سایر افراد اجتماعی و نیز وضعیت شغلی فرد می شود (شوکت آبادی، ۱۳۸۵).
- اصل ذهنی بودن: رضایت از زندگی یک ارزش ذهنی است و خود افراد بهترین قضاوت کنندگان راجع به رضایت از زندگی شان هستند.
عامل اصلی تعیین کننده رضایت از زندگی در این دیدگاه عبارت است از تفاوت درک شده بین آن چه هست و آن چه باید باشد. شاخص ذهنی همان احساس رفاه و رضامندی و یا احساس خشنودی است که حاصل برداشت ذهنی و ارزشیابی فرد از زندگیاش میباشد، اگر چه در این احساس جنبه های شناختی نیز مطرح است ولی جنبه های عاطفی آن در سنجش رضایت از زندگی بیشتر مد نظر قرار میگیرد .
اجزای عینی رفاه یا بهزیستی با آنچه به طور معمول به عنوان استاندارد زندگی یا سطح زندگی نامیده می شود، ارتباط دارد. اجزای ذهنی رضایت از زندگی در برگیرنده اعتماد به نفس، استقلال و ویژگیهای درونگرایانهی فرد است؛ به عبارتی، رضایت از زندگی را با سنجش احساس ذهنی از خشنودی در برابر مطالب گوناگون زندگی می توان ارزیابی کرد ( اسلامی، ۱۳۸۴).
- اصل پویا بودن: رضایت از زندگی یک ماهیت پویا و دینامیک است نه یک ماهیت ایستا، بدین معنا که یک فرایند وابسته به زمان بوده و تغییرات درونی و بیرونی در آن دخیل میباشد.
۱۱-۲- الگوهای رضایت از زندگی
دو الگو که برای رضایت از زندگی معرفی شده است عبارتند از : الگوی کارکرد انطباقی و الگوی رضایت از زندگی.
۱-۱۱-۲- الگوی کارکرد انطباقی
رضایت از زندگی بر حسب کارکرد انطباقی و یا از طریق تسلطی که فرد بر محیط دارد، نیز تعریف می شود؛ یعنی هر چه تسلط فرد بر زندگیاش بیشتر باشد، احساس رضایت از زندگی در وی بیشتر خواهد بود. رضایت از زندگی با توانایی شخص جهت تسلط بر محیط همبستگی مثبت دارد و این الگو بر اساس فرضیه خودشکوفایی مطرح می شود، البته باید توجه داشت که محیط در این جا نقش حائز اهمیتی دارد(همان منبع).
۲-۱۱-۲- الگوی رضایت از زندگی
در این الگو رضایت از زندگی، ارزیابی مفهوم رضایت از زندگی بر مبنای مقایسه شرایط عینی با برداشت ذهنی از این شرایط است. رضایت از زندگی یک جریان فعال و چند وجهی از دریافتها، نگرشها و تغییرات رفتاری است که در مجموع از تجربیات گوناگونی که در طول زندگی اتفاق می افتد حاصل می شود. سازمان بهداشت جهانی رضایت از زندگی را دریافت هر فرد از وضعیت زندگیاش با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی که در آن زندگی می کند و ارتباط این دریافتها با اهداف و انتظارات، استانداردها و اولویتهای مورد نظر فرد میداند(کوهپایه زاده، ۱۳۸۰).
۱۲-۲- نظریه های پیرامون رضایت از زندگی
۱-۱۲-۲- نظریه ونتگوت، مریک و اندرسون
ونتگوت، مریک واندرسون(۲۰۰۳)، بیان میکنند که عقیده افراد در خصوص زندگی خوب، می تواند به صورت ذهنی تا عینی مشاهده شود که این طیف شماری از نظریه های جذاب، رضایت از زندگی را به وجود میآورد، به طیف مذبور، نظریه کلی رضایت از زندگی میگویند.
مطابق با این نظریه، نظریه کلی رضایت از زندگی نظریه جامعی است که شامل هشت نظریه حقیقی دیگر در طیف ذهنی _ وجودی_ عینی است. بهزیستی و عوامل عینی سطحیترین جنبه ها هستند؛ زیرا با تواناییهای سطحی ما برای سازش با فرهنگمان ارتباط دارند. رضایت از زندگی و برآورد کردن نیازها با یک جنبه عمیقتر در ارتباطاند. شادی و فهم پتانسیل زندگی عمیقترین جای وجود ما و طبیعت اشخاص را احاطه میکنند. معناداری زندگی و نظم و هماهنگی در سیستم اطلاعات بیولوژیکی با درونیترین جنبه های بشر ارتباط دارند. ما همچنین، نیاز به فرض یک هسته انتزاعی، میان معناداری زندگی و نظم و هماهنگی در سیستم اطلاعات بیولوژیکی هستیم؛ که غیر قابل سنجش میباشند، به طوری که در این هسته جنبه های عینی و ذهنی با هم، یکی میشوند (ونتگوت، مریک واندرسون، ۲۰۰۳).
۲-۱۱-۲ نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو
مازلو، هرمی از نیازها را بیان کرد که از سطوح نیازهای فیزیولوژیکی، امنیت، تعلق پذیری و عاطفه، احترام و خودشکوفایی، ترکیب یافتهاند. نظریه وی به فهم رضایت از زندگی به وسیله تشخیص ابعاد مرتبط با رضایت از زندگی و تعیین این که، این ابعاد ممکن است در افراد و زمانهای مختلف متفاوت باشند، کمک می کند (ابراهیمی کوه بنانی، ۱۳۹۰).
۳-۱۱-۲- نظریه رضایت از زندگی ژان
ژان، مدلی را برای رضایت از زندگی ارائه داده است. به اعتقاد وی، رضایت از زندگی یک مفهوم چند بعدی است که شامل : عوامل فردی، عوامل بهداشتی یا وابسته به سلامت، عوامل اجتماعی، فرهنگی و محیطی است. مطابق مدل وی، رضایت از زندگی، تحت تأثیر زمینه های شخصی، سلامت، عوامل اقتصادی – اجتماعی، فرهنگ، محیط و سن است. مفهوم درک شده از رضایت از زندگی، در نتیجه اثر متقابل بین شخص و محیط او ایجاد می شود (آقا مولایی، ۱۳۸۴).
۴-۱۱-۲- نظریه ادراکی فرانس
فرانس در نظریه ادراکی خود برای رضایت از زندگی چهار عامل اصلی خانواده، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، وضعیت روحی و روانی و وضعیت جسمانی را مؤثر میداند.
این چهار متغیر اصلی میتوانند مستقلاً یا توأم با یکدیگر بر روی رضایت از زندگی تأثیرگذار باشند. البته درک فرد از رضایت از زندگی نیز می تواند بر هر یک از متغیرهای نامبرده تأثیر داشته باشد به طوری که اگر فرد از رضایت از زندگیاش کاسته شود، می تواند بر توانایی وی در محیط کاری و شغلیاش تأثیر گذاشته و موجب نقصان شرایط اقتصادی و اجتماعی وی گردد. رضایت از زندگی ضعیف نیز می تواند موجب به کارگیری مکانیسمهای مقابله و سازگاری نامؤثر در افراد شده و متعاقباً موجب افزایش تنش در آنان گردد و افزایش تنش، خود در ارتباط مستقیم با عوامل فیزیکی و جسمی بوده و می تواند شدت بیماری را در فرد افزایش دهد. لذا، مشاهده می شود که رضایت از زندگی یک مفهوم و ساختار چند بعدی میباشد که بایستی از جنبه های مختلفی مورد ارزیابی قرار گیرد (همان منبع).
۵-۱۱-۲- نظریه سیستمی