۱-۱۰-۳)روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
آلفای کرونباخ :برای بررسی پایایی پرسشنامه.
آزمون کولموگروف اسمیرنوف : برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها.
آزمون همبستگی. واریانس. رگرسیون.
در این تحقیق از نرم افزار”spss”استفاده می شود.
۱-۱۱)تعاریف نظری وعملیاتی واژه ها و اصطلاحات
۱-۱۱-۱)تعاریف نظری واژه ها و اصطلاحات
تحول سازمانی[۱۴]
تحول سازمان مجموعه ای از نظریه ها، ارزشها، استراتژیها و فنون مبتنی بر علوم رفتاری است که در فرایند تغییر برنامه ریزی شده محیط کاری سازمانی به منظور افزایش بهبود عملکرد فردی و سازمانی، از طریق تغییر رفتار اعضای سازمان در شغلشان، به کار گرفته می شود.(پوراس و رابرتسون[۱۵] ،۱۹۹۲
استراتژی[۱۶]
استراتژی می تواند به عنوان فرایند تعیین اهداف بنیادین بلندمدت، اتخاد شیوه کار و تخصیص منابع لازم برای تحقق این اهداف، تعریف شود (رابینز، ۱۳۸۷).
هدف[۱۷]
نتایج مورد انتظار یک رفتار را هدف میگویند. از نظر روان شناسان، هدف محرک بیرونی است. اهداف سازمانی بایستی دارای ویژگی هایی نظیر روشن بودن، منطقی بودن، به روز بودن، همراستایی با مأموریتها و … باشد و افراد به آن متعهد باشند.( خداشناس،۱۳۹۲ )
پاداش[۱۸]
پیامدهای ارزشمند مثبت کار برای افراد، به بیان دیگر، پاداش ارائه یک پیام خوشایند برای انجام رفتاری مطلوب از فرد به منظور افزایش احتمال تکرار است (بگل و دیگران[۱۹]،۱۹۹۵).
ساختار سازمانی[۲۰]
ساختار سازمانی به عنوان یک مفهوم اساسی، مشهود و نامشهود است که بر رسمیت شناختن، مشاهده، طبیعت، و تداوم الگوها و روابط موجودیتها در سازمان اشاره دارد (پولان[۲۱]،۲۰۰۰)
مکانیسم سازمانی[۲۲]
توصیف دقیق عملکرد یک دستگاه یا مراحل مختلف یک واکنش یا رخداد یک پدیده، سازوکار یا مکانیسم نام دارد.(خداشناس ،۱۳۹۲)
رهبری[۲۳]
فرایند نفوذ در دیگران و برانگیختن آن ها برای همکاری با یکدیگر به طوری که آن ها با اشتیاق و جدیت در دستیابی به اهداف سازمانی تلاش نمایند (رابینز ،۱۳۷۸ )
ارتباطات سازمانی[۲۴]
در مدیریت ارتباطات را انتقال اطلاعات، مفاهیم و معانی بین افراد سازمان تعریف میکنند، منظور از اطلاعات تنها وقایع و نظرات نبوده بلکه احساسات و عواطف را نیز نشان میدهد.(خداشناس ،۱۳۹۲)
اثر بخشی سازمانی[۲۵]
اثربخشی سازمان عبارت است از درجه یا میزانی که سازمان به هدفهای مورد نظر خود نائل میآید (دفت، ۱۳۸۰).
۱-۱۱-۲)تعاریف عملیاتی واژه ها و اصطلاحات
هدف :مؤلفه یا متغیر تحول که بر اساس پرسشنامه ،پرسش های ..۱٫٫تا ..۵٫٫ تحول سازمانی را از بعد هدف سنجیده است .
پاداش :مؤلفه یا متغیر تحول که بر اساس پرسشنامه پرسش های ..۶٫٫تا ..۹٫٫تحول سازمانی را از بعد هدف سنجیده است
.
ساختار سازمانی : مؤلفه یا متغیر تحول که بر اساس پرسشنامه پرسش های ..۱۰٫تا .۱۶٫٫ تحول سازمانی رااز بعد ساختار سنجیده است.
مکانیسم سازمانی :مؤلفه یا متغیر تحول که بر اساس پرسشنامه ،پرسش های .۱۷٫٫ تا .۲۰٫٫ تحول سازمانی را از بعد رهبری سنجیده است.
رهبری : مؤلفه یا متغیر تحول که بر اساس پرسشنامه پرسش های .۲۱٫٫تا .۲۵٫٫ تحول سازمانی را از بعد رهبری سنجیده استارتباطات سازمانی :مؤلفه یا متغیر تحول بر اساس پرسشنامه ،پرسش های .۲۵٫٫ تا ..۲۸٫ تحول سازمانی را از بعد ارتباطا ت سنجیده است.
اثربخشی سازمانی: مؤلفه ها یا متغیرهای اثربخشی بر پرسشنامه پرسش های ..۱٫٫ تا ..۲۸٫٫ اثربخشی سازمانی را از بعد نوآوری ، رضایت، تعهد سازمانی و سلامت سنجیده است.
فصل دوم
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱)مقدمه
اهمیت تغییر و تحول مثبت بر کسی پوشیده نیست چرا که نیاز آینده است .سازمانهای موفق در جهان امروز سازمانهایی هستند که تغییر و تحول را در چهارچوب تشکیلاتی خود بگنجانند . بر کسی پوشیده نیست که بنیان هر سازمان بر پایه برآورده سازی نیازها است و از آنجایی که نیاز انسانها دائم در حال تغییر و یا میل به سمت نیاز جدید است بنابرین لزوم تحول در سازمانها همواره دیده میشود و احساس نیاز به مدیریت بر روی این تحولات بیش از پیش خود را نشان میدهد.
سازمانها برای آنکه به اهداف خود نائل شوند مجبورند با بخشها و گروههای مختلف محیط خود ارتباط داشته و نیازهای آن ها را تأمین کنند . بدین ترتیب میتوان گفت که در واقع نه سازمان میتواند خود را از محیط جدا کند و نه محیط میتواند بدون سازمان زندگی کند.
از نتایج این رابطه لاینفک این است که هر تصمیمی که سازمان اتخاذ کند یا به هر عملی که مبادرت ورزد،
به نحوی روی محیط تأثیر میگذارد . و از طرف دیگر هر واکنشی که محیط نسبت به اقدامات سازمان نشان دهد، روی بقای آ ن اثر میگذارد . البته بدیهی است که همه سازمانها از روابط اینچنین پیوسته و مستحکم با محیط برخوردار نیستند،بلکه هر یک بر حسب نوع هدف ، اندازه ، کار و شغلشان از میزان خاص ارتباط با محیط برخوردارند.(الوانی ، قاسمی ،۱۳۷۷)
سازمانها دیگر نمیتوانند با روشهای معمولی مدیریت و برنامهریزی پاسخ گوی تحولات و تغییرات پیرامون خود باشند زمانی نه چندان دور مدیریت و برنامهریزی استراتژیک برای سازمانها پدیده نوعی محسوب میشد و شرکت در سمینارها و دور ه های آموزشی مربوطه به دید افزایش دانش و آگاهی انجام میگردید ولی در حال حاضر سازمانها مجبورند برنامهریزی استراتژیک را سرلوحه کار خود قرار دهند و از طرف دیگر جهت اجرای آن فرآیندهای مدیریت استراتژیک را جایگزین شیوه قبلی و معمولی مدیریت نمایند تا بهتر بتوانند سازمان را از درون و برون پویا و سرپا نگهدارند ، برنامهریزی استراتژیک و حتی پیاده نمودن آن کار زیاد دشواری نیست .
آنچه در این راستا مشکل به نظر میرسد دوام و پایداری برنامهریزی و مدیریت استراتژیک در سازمان است ، تفکر استراتژیک مدیران و کارکنان سازمان تضمینکننده این دوام است بنابرین اهمیت ایجاد تفکر استراتژیک در مدیران سازمان خیلی بیشتر از استقرار برنامه های استراتژیک میباشد.
۱-۲-۱)مفهوم استراتژی
واژۀ استراتژی از لغت یونانی استراتژی[۲۶] به معنای هنر ژنرالها اقتباس شده است . در ارتش، استراتژی کار ژنرالهاست، همچنان که در کسبوکار نیز وظیفۀ مدیران ارشد است.استراتژی به شکل امروز خود، دستاورد پس از جنگ جهانی دوم و حاصل مسیر تحول برنامهریزی است. در اوایل دهۀ ۱۹۶۰ وزارت دفاع آمریکا مبانی برنامهریزی استراتژیک را پایهگذاری کرد و دو سال پس از آن، یکی از استادان دانشگاه هاروارد، مفهوم استراتژی را به جهان کسبوکار وارد کرد. در دهۀ ۱۹۹۰ سبز فایل رویکردهای استراتژی با نظریات صاحبنظرانی مانند هنری مینتزبرگ [۲۷] و گری هامل[۲۸] آغاز شد.
اصولاً استراتژی زاییده دو اصل محیط رقابتی و محدودیت منابع است. بدون رقابت، استراتژی امری بیمعنا است و هر کجا محیط رقابتی باشد، این رویکرد کارساز است.