تحقیقی که به این بخش از مقاله اختصاص یافته است،تمرکز ویژهایی بر خشونت در تلویزیون و بازیهای ویدئویی خواهد داشت.تقریباً این تحقیق صرفاً درخصوص بازیهای اینترنتی خشونتآمیز وتأثیر ناشی از آن برکودکان به عمل آمد،اما اگر شخص ماهیت تعاملی(برهم کنشی)این بازیها را در نظر گیرد،صرفاً ممکن است ارتباطی وجود داشته باشد.مطالعه کلیدی نشان دادکه ارتباط میان خشونت در رسانه ها توسط شخصی بنام دکتر ارون (Eron) ارائه گردیده است.وی گروهی از افراد جوان را برای مدت ۲۲سال مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه دست یافت که افرادی که بیشتر به تلویزیون تماشا میکنند در سن هشت سالگی قریب به یقین خشن بوده،در سن۳۰ سالگی،مرتکب جنایات هولناک بیشتری شده و درهنگام مشروب خواری پرخاشگرتر و تهاجمیتر بوده و کودکان خود را به طور بیرحمانهتری نسبت به دیگران تنبیه مینمایند.با انجام تحقیقات دیگر،مطالعات دکتر ارون(Eron)تکرار گردیده و نتایج مشابه به دست آمد.طی تحقیقات بعدی،برندن سنتروال(Brandon Centerwall)،جنایتکاران جوان محکوم به زندان را که مرتکب جرائم خشونت آمیز شده بودند را مورد مطالعه اجمالی قرار داد.
علل شخصیتی
برخی اشخاص بیشتر از افراد دیگر واکنش خشم را بروز میدهند . از این رو روانشناسان معتقدند که خشم میتواند ریشه در شکل گیری خاص شخصیت افراد داشته باشد . اشخاصی که از حساسیت های بالاتری برخوردارند و به اصطلاح زود رنج اند ، طبیعتاً بیشتر خشمگین میشوند. بنابرین در این حالت باید به درمان حساسیت شخص پرداخت . همچنین افرادی که در درجه اضطراب بالایی دارند بیشتر عصبانی میشوند .
عجز ( Frustration ) : عجز یکی دیگر از عوامل رایج شکل گیری خشم است . هنگامی که به صورت مرتب موانعی غیر قابل عبور در مسیر حرکت مان ایجاد می شود به گونه ای که دیگر قادر به برطرف کردن آن ها نیستیم خشمگین میشویم . بنابرین در این حالت باید به چاره جویی چگونگی برخورد خود با این عوامل بپردازیم زیرا که خشم ما در واقع نه علت بلکه معلوم این عوامل است .
بی عدالتی : پر واضح است که نمایش ظلم ، استثمار و پایمال کردن حقوق انسان ها ، خشم ما را بر می انگیزد .
روابط جریحه دار شده : بخش عمده ای از خشم ، ریشه در روابط آسیب دیده ما با دیگران دارد . برای درمان خشم باید آن روابط اصلاح گردند.
تظاهرات خشم
به هنگام عصبانی شدن ، چهره بر افروخته می شود و فرکانس گفتار تغییر میکند . گاه نفس های شخص تندتر می شود . کلام فرد عصبانی به وضوح قابل تشخیص است . اگر این تجلیات جزء مظاهر طبیعی خشم باشند ، می توان به تجلیاتی اشاره کرد که در ظاهر قابل تشخیص نیستند اما در واقع موید خشم شخص اند . از جمله این عوامل می توان به غیبت کردن اشاره کرد . غیبت را می توان انتقامی ظریف و زیرکانه دانست که ریشه در خشم فرو خورده فرد دارد . زمانی که نمی توانیم آشکارا ناراحتی خود را به دلایل گوناگون ابراز کنیم ، به غیبت متوسل شویم . در واقع غیبت میتواند ابزار ابراز خشم ما باشد . گاه نیز خشم خود را با بیان شوخی ها و جوک هایی ابراز میکنیم که در آن ها فرد مورد خشم ما به باد تمسخر گرفته می شود. همان گونه که گفته شد این نوع تظاهرات در وهله اول از دید دیگران معرف خشم نیستند اما به واقع طرق متفاوت ابراز عصبانیت ما هستند.
عملکردهای رایج پیرامون خشم
انکار : بسیار دیده شده است که اشخاص عصبانی خود هستند . این واکنش گرچه ظاهراًً گاه خبر از تعادل عاطفی ما در مقابل دیگران میدهد اما معرف حقیقیت نیست و توسل دائم به آن میتواند صدمات بسیاری به ما وارد کند. خشم فرو خورده میتواند به زخم معده ، فشار خون بالا ، ترس و اضطراب شدید و گاه حملات قلبی منجر شود.
سرکوب : در این واکنش خشم خود را به لایههای تحتانی روح و روان خود منتقل میکند زیرا که نمی تواند با آن روبرو شود . علاوه بر تاثیرات جانبی بسیار مخرب بالا ، خشم سرکوب شده میتواند در درازمدت به کینه و تلخی منجر شود که نگرش فرد را نسبت به خود و محیطش به طرز منفی تحت تاثیر قرار دهد.
انفجار مستقیم ( خشم فعال ) : مهمترین قربانی این واکنش است که مورد خشم ما واقع می شود . گاه آسیب های فیزیکی و روحی روانی آن هرگز از خاطره پاک نمی شود . انفجار خشم همانند آتشفشانی است که مواد مذاب آن جز ویرانی اطراف خود ثمره دیگری به بار نمی آورد.
علل بروز پرخاشگری
پرخاشگری کودکان و نوجوانان در نهاد خانواده ، علل و انگیزه هایی دارد که به طور اجمال می توان به موارد زیر اشاره کرد :
-
- خشونت خانوادگی : امروز تجربیات و مشاهدات عینی از ظهور و شیوع پدیده به تبع شدت گستره و مداومت آن از آشفتگی های عاطفی و روانی اعضای خانواده حکایت دارد . کودکانی که در خانواده شاهد خشونت اند استفاده از این پدیده را برای رفع اختلاف ها مقبول تلقی میکنند . در جریان یک رشته بررسی کودکان الگوی زنده ای را دیدند که نسبت به یک خرس عروسکی پرخاشگری می کرد . سپس شرایط مهیا شد تا با خرس بازی کنند . کودکان هر چیزی را که مشاهده میکردند با آن خرس انجام میدادند اگر رفتار پرخاشگرانه را شاهد بودند پرخاشگری میکردند و اعمال مثبت و سازنده ای می دیدند همان اعمال را تقلید میکردند بنابرین در خانواده هایی که یکی از والدین یا هر دو خشونت طلب و پرخاشگر باشند کودکان مخصوصاً ضسرها ، پرخاشگر بار میآیند[۱]
- گسستگی کانون خانواده
از دیگر مؤلفه های مهم در ایجاد پرخاشگری فرزندان ، گسسته شدن پیوندهای عاطفی میان اعضای خانواده است . وجود درگیری و نزاع در محیط خانواده سبب می شود که کودک امنیت خود را از دست رفته ببیند.[۲]هم چنین در بسیاری از خانواده ها پدر و مادر حضور فیزیکی دارند ، اما متاسفانه حضور واقعی آنان برای فرزندان به دلایلی محسوس نیست . در برخی خانواده ها نیز پدر و مادر یا هر دو به عللی همچون : طلاق ، مرگ و میر و … نه حضور ظاهری دارند و نه حضور واقعی . تحقیقات نشان داده است که در صورت مرگ پدر در سنین کودکی فرزند و نبودن الگوی همانند سازی برای پسران میزان پرخاشگری آنان در حد بالایی افزایش مییابد . ۷۵ درصد از پسران پرخشگر از وجود پدر محروم بوده یا الگوی فردی برای یادگیری نداشته اند .[۳]
- وجود تضاد در دستورهای والدین
عامل دیگری که باعث بروز پرخاشگری در کودک می شود ، وجود تضاد در اوامر و دستورهای والدین است ، بدین معنا که پدر یا مادر فرزند را به انجام کاری فرمان میدهد ولی بلافاصله او را از انجام دادن آن باز دارد یا بر عکس کاری را که قبلاً برای او تحریم کردهاست تجویز کند و دوباره تحریمش نماید . این بی دقتی در ارجاع وظیفه کودک را مردد و نگران میسازد و سبب می شود که رفتار ضد اجتماعی پرخاشگری در او بروز کند.[۴]