تعهدات اخلاقی : تعهدات اخلاقی بازگو کنندهی فعالیتهایی است که بر خلاف تعهدات اقتصادی و تعهدات حقوقی تدوین نشدهاند و از طرف افراد جامعه به صورت دستورالعمل ارائه نشدهاند. تعهدات اخلاقی دربرگیرندهی هنجارها، استانداردها و انتظاراتی است که بازگو کنندهی دغدغههای مصرفکنندگان، کارکنان، سهامداران و جوامع درخصوص عدالت، برابری و پاسداری از وجدان ذینفعان میباشد ( کارول ،۱۹۷۹). نکتهای که وجود دارد این است که شاید تعهدات اخلاقی به صورت کجدار و مریز در جامعه وجود داشته باشند و وحدت نظر در مورد آن حاصل نشده باشد که موجب خواهد شد بنگاهها در این زمینه دچار مشکلات شناسایی اخلاقیات و انتظارات جامعه باشند.
تعهد نوعدوستانه : نوعدوستی شامل آن دسته از فعالیتهای بنگاه میگردد که در جهت پاسخ به انتظارات جامعه برای شناسایی بنگاه به عنوان شهروند خوب[۳۷] انجام میشوند ( کارول ،۱۹۷۹) .به طور مثال مشارکت بنگاههای اقتصادی چه از جهت مالی و چه از لحاظ زمانی و معنوی در فعالیتهای هنری، آموزشی یا تشکیل انجام آن ها از این دسته میباشند. خط حایل بین فعالیتهای ناشی از تعهد اخلاقی و فعالیتهای ناشی از تعهدات نوعدوستانه را میتوان درگیر نبودن وجدان و شعور اخلاق افراد جامعه در رابطه با تعهدات نوعدوستانه دانست. جامعه علاقهمند است که بنگاهها قسمتی از پول و دارایی خود را در فعالیتهای خیرخواهانه مصرف کنند. امّا اگر بنگاهی این کار را نکند، در نزد آن ها محکوم نمیباشد. نکتهای که وجود دارد این است که هر چند شرکت در فعالیتهای نوعدوستانه والاترین و کاملترین نوع تعهد اجتماعی بنگاه محسوب میگردد امّا در هرم تعهد اجتماعی به وضوح کماهمیّتترین است ( کارول ،۱۹۷۹).
چارچوب ذینفعان
سوّمین چارچوب مورد بررسی در رابطه با مسئولیت اجتماعی بنگاهها را میتوان ناشی از کتاب معروف «مدیریت استراتژیک: روش ذینفعان» دانست (کوچیوس[۳۸]، ۲۰۰۶) هر چند کارول (۱۹۷۱، ۱۹۹۱) و وود (۱۹۹۱) هر دو به مسئولیت اجتماعی بنگاهها در قبال جامعه اشاره داشتهاند امّا پیشروی واقعی در زمینهی مسئولیت در قبال ذینفعان بدون شک فریمن میباشد (کوچیوس، ۲۰۰۶) تئوری ذینفعان که توسط فریمن در سال ۱۹۸۴ مطرح گردید به طور کلی به تعامل بنگاه و جامعه تأکید دارد. سالهاست که تئوری ذینفعان به عنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی بنگاهها توسط محققان مختلفی همچون هریسون و فریمن (۱۹۹۹)، کلونوسکی[۳۹]، کلارکسون[۴۰] (۱۹۹۵) مورد تأکید میباشد و این موضوع مطرح است که با سیستم مدیریت ذینفعان کارآمد میتوان مسائل اخلاقی و اجتماعی را برطرف نمود و نیازهای جامعه و ذینفعان را نیز به موقع مورد توجه قرار دارد هریسون و فریمن (۱۹۹۹). کلارکسون (۱۹۹۵) عنوان نمود که بین مسئولیتهایی که در قبال جامعه وجود دارد و مسئولیتهایی که در قبال ذینفعان وجود دارد، تفاوتهایی میتوان قایل شد. وی این دو مسئولیت را جدا از یکدیگر دانست و عنوان نمود که مسئولیتها در قبال جامعه بیشتر در شرکتهای محلی و در راستای قانونمداری میباشند در حالی که مسئولیت در قبال ذینفعان غالباً خارج از حوزه قانونگزاران میباشد. وی به صورت شفاف این موضوع را توضیح را میدهد و به عنوان مثال، مسائل مربوط به ایمنی و بهداشت صنعتی را دغدغهی شهرداریها در آمریکا عنوان میکند و لذا این مسائل مربوط به مسائل اجتماعی میباشد زیرا آن ها دارای قوانین حقوقی میباشند در حالی که مسیر شغلی و آموزشی کارکنان هیچ پشتوانهی حقوقی ندارد و لذا به عنوان مسئولیت اجتماعی در قبال ذینفعان (کارمندان) مطرح میباشد که برای بنگاه میتواند حالت داوطلبانه داشته باشد کلارکسون (۱۹۹۵).
مسئولیت اجتماعی شرکت و عملکرد
توجه به افراد و گروههای ذینفع، میزان سود شرکتها در بلندمدت افزایش خواهد داد، زیرا موجب انگیزش نیروی انسانی، افزایش حسن نیّت اجتماعی و اعتماد مردم به یکدیگر و نیز کاهش جریمهها میشود. دیوید بر این باور است که : روز به روز باور سازمانها در این مورد راسختر میشود که ترویج اصول اخلاقی و تقویت فرهنگ معنوی موجب ایجاد مزیّتهای استراتژیک خواهد شد (دیوید، ۱۳۸۲). طی دو دهه گذشته مسئولیت اجتماعی شرکت به طور قابل توجهی از سوی واحدهای اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. مسئولیت اجتماعی شرکت بر مسائل مهمی از قبیل اخلاق، محیط، امنیّت، آموزش، حقوق بشر و … تأکید دارد. اگرچه اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت دارای هزینه های اوّلیهای برای شرکت است امّا در نهایت به دلیل بهبود شرکت، کاهش هزینه ها در بلندمدت و افزایش تقاضا، موجب افزایش فروش و سود و منجر به بهبود عملکرد شرکت در بلندمدت میشود (پودی و ورگالی[۴۱]، ۲۰۰۹). در کشورهای غربی امروزه، شرکتهای مشاوره خیزی را در جهت نحوه اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت برداشتهاند و به عموم مردم اجازه میدهند در مورد اجرای آن چیزهایی بدانند. بسیاری از شرکتهای چندملیتی نیز یک مدیر ارشد را برای توسعه و هماهنگی عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت استخدام کردهاند (دوسوکی[۴۲]، ۲۰۰۸). از آنجا که مسئولیت اجتماعی شرکت استراتژی اقدام شرکتها و دارای نتایجی بر هزینه میباشد، ممکن است بر عملکرد مالی شرکت تأثیر بگذارد. علاوه بر این، مسئولیت اجتماعی انجام شده توسط سازمان، باعث کاهش خطرات و ریسک اجتماعی میشود و ممکن است در درازمدت مزایا یا معایب و ضررهایی برای شرکتهایی که به طور مؤثر و فعّالانه مسئولیت اجتماعی شرکت را به کار میبرند و درنظر میگیرند، داشته باشد (استیوان و دارماوان، ۲۰۱۱).