هزینههای پیشبینی نشده
معمولاً دربرآورد هزینههای طرح فرض میشود که تغییر نسبی در قیمتها به وجود نخواهد آمد و در طول دوره سرمایهگذاری میزان تورم صفر خواهد بود. اما برآورد هزینههای اولیه طرح تنها بر اساس این فرضیات واقع بینانه نخواهد بود. هزینههای پیشبینی نشده را میتوان به دو بخش تقسیم کرد (قره باغیان، ۱۳۷۱):
-
- هزینههای پیشبینی نشده جهت جبران تغییرات شرایط فیزیکی
- هزینههای پیشبینی نشده جهت جبران تغییرات سیستم قیمتها
۲-۱-۸- معیارهای انتخاب یا رد پروژه ها در تحلیل هزینه ـ فایده[۱۳]
در تحلیل هزینه ـ فایده پروژه ها میبایست مبنایی برای قبول یا رد پروژه و انتخاب آن از میان پروژه های دیگر تعیین شود. روشها و معیارهای ارزیابی مختلف که صرفاً ابزار تصمیمگیری هستند دارای مزایا و معایب گوناگونی میباشند. در یک طبقهبندی کلی میتوان معیارهای ارزیابی را به دو دسته معیارهای غیرتنزیلی و تنزیلی تقسیمبندی نمود(خلیلی عراقی، ۱۳۸۴):
۱- معیارهای غیرتنزیلی:
کاربرد این معیارها عمدتاًً ساده است و به دلیل اینکه جریان دریافتها و پرداختها را به صورت تنزیل نشده در نظر میگیرند، در طرحهایی با عمر یکساله نتایج صحیحتری ارائه میدهند. روش های غیرتنزیلی به کار رفته در این پروژه ها عبارتند از :
-
- نرخ بازده متوسط
- دوره برگشت سرمایه
۲- معیارهای تنزیلی
به وسیله معیارهای تنزیلی میتوان طرح هایی را که دارای عمر و طول بهرهدهی متفاوتی هستند ارزیابی نمود. به عبارت دیگر در این معیارها سودآوری طرح مبتنی بر عملیات طی عمر طرح است و تمامی دریافت ها و پرداخت های انجام شده در طی طرح به زمان حال برگردانده میشوندکه عبارتند از :
-
- ارزش فعلی خالص
-
- نرخ بازده داخلی
- نسبت فایده به هزینه
در ادامه به شرح هریک از معیارها میپردازیم، اما پیش از آن تعاریف زیر نیز ارائه میگردد:
* بهره:بهره هزینه استفاده از سرمایه است. هر چه میزان نرخ بهره بیشتر باشد هزینه بیشتری جهت استفاده از سرمایه پرداخت خواهد شد.
* ارزش زمانی پول:«پول، پول میسازد». جملهای است که به حقیقت نزدیک است. اگر شخصی مبلغی را امروز در بانک پسانداز یا در کارخانهای که به سوددهی آن اطمینان دارد سرمایهگذاری نماید، در مدتی معین به مبلغ اولیه او مبلغی اضافه خواهد شد. این مبلغ اضافی که بر اثر وجود نرخ بهره (یا نرخ بازگشت سرمایه) ایجاد میشود، میتواند مفهوم ارزش زمانی پول را توصیف کند (مجیدیان، ۱۳۷۷).
* تعادل :ارزش زمانی پول و نرخ بهره با هم اصل تعادل را به وجود میآورند و آن عبارت از تساوی ارزش مقادیر مختلف پولی در زمانهای مختلف از نظر اقتصادی است؛ مثلاً اگر نرخ بهره را ۶% فرض نماییم در این صورت ۱۰۰ واحد پولی امروز معادل ۱۰۶ واحد پولی در سال آینده خواهد بود. (اسکونژاد، ۱۳۸۰)
۲-۱-۹- روش نرخ بازده متوسط (ARR)[14]
نرخ بازده متوسط را معمولا نرخ بازده سرمایه (ROI)[15] نیز مینامند. در این روش بر اساس شیوهای که حسابداران نسبت سود خالص را به سرمایه محاسبه میکنند، نرخ بازده سرمایهگذاری تعیین میشود. گاه سود خالص سالهای نخستین بهرهبرداری و گاه سود خالص طرح در یک سال عادی بهرهبرداری (استفاده از ظرفیت کامل طرح) به عنوان سود موردنظر برای برآورد بازده سرمایهگذاری، مورد استفاده قرار میگیرد. بهتر است میانگین سود خالص طرح در طول عمر آن و یا حداقل میانگین سود ۵ تا ۱۰ سال نخستین سالهای بهرهبرداری به عنوان شاخص سود سالانه طرح در نظر گرفته شود، زیرا سود سالهای نخستین طرح که هنوز از ظرفیت کامل آن بهره برداری نشده است، نمیتواند نشاندهنده سود سالهای بعدی باشد. با بهره گرفتن از رابطه ذیل میتوان نرخ بازده متوسط را حساب نمود(اسکونؤاد، ۱۳۸۰).
ARR=ANP/I
ARR= نرخ بازده متوسط
ANP[16] = متوسط سود خالص سالیانه
I = سرمایهگذاری کل (ثابت + در گردش)
در این روش معیار قضاوت، ARRبدست آمده میباشد. در بین طرحهای مختلف آن طرحی که ARRآن بزرگتراست، مطلوب تر میباشد. در یک طرح اگرARR از حداقل قابل قبول مورد نظر سرمایهگذار بزرگتر باشد، آن طرح پذیرفته میشود. مزایای این روش عبارت است از :
-
- این یک روش تقریبی است.
-
- این روش سود را به مفهوم حسابداری در نظر میگیرد نه اقتصادی
- این عامل برای زمان، ارزش پولی قائل نمی شود.
روش نرخ بازده متوسط روش مفیدی برای ارزیابی سریع طرحهای سرمایهگذاری بخصوص برای طرحهایی که دارای عمر اقتصادی کوتاه هستند، به شمار میرود. (اسکونژاد، ۱۳۸۰)
۲-۱-۱۰- دوره برگشت سرمایه[۱۷]
دوره برگشت یک طرح سرمایهگذاری، تعداد سالهایی که برای پوشش هزینه اولیه سرمایهگذاری لازم است، را به ما نشان میدهد. بر اساس این ضابطه طرح یا گزینهای که در کوتاه مدت اصل مبلغ سرمایه گذاری انجام شده را برگشت دهد، برتری مییابد. دوره برگشت سرمایه نسبتی است از هزینه اولیه سرمایهگذاری به جریان نقدی سالانه، مشروط بر اینکه جریان نقدی سالانه مساوی باشد.
P. B. P= I/N. C. F
P. B. P = دوره برگشت سرمایه
I = هزینه سرمایهگذاری اولیه
N. C. F = جریان نقدی سالیانه که در اینجا برای تمام سالها مساوی است.
اگر جریان نقدی سالیانه مساوی نباشد باید از رایطه ذیل استفاده نمود :
در برخی از مواقع دوران احداث طرح نیز جزء دوره برگشت سرمایه محسوب میشود. همچنین این امکان وجود دارد که یک طرح سرمایهگذاری در طول عمر اقتصادی خود حتی سود نداشته باشد بلکه هزینه های سرمایهگذاری را از طریق استهلاک بازگرداند، لذا این ضابطه به سودآوری ارتباطی ندارد و صرفاً بیانگر مدت زمان برگشت سرمایهگذاری است و در حقیقت ضابطهای برای در نظر گرفتن مشکل نقدینگی طرحها است. این روش یک روش مناسب برای سرمایهگذاران ریسک گریز است که مایل اند هر چند وقت یکبار اصل سرمایه خود را داشته باشند. استفاده از این روش نوعی تعدیل در مقابل ریسک و نامطلوبی است. از جمله معایب این روش عبارت است از (اسکونژاد، ۱۳۸۰):
-
- عدم تشخیص عایدات بعد از دوره برگشت
- برای پول، ارزش زمانی قائل نمی شود.
وقتی که دو یا چند طرح سرمایهگذاری که زمان تحقق سود آن ها یکسان نیست با هم مقایسه میشوند روش دوره برگشت سرمایه روشی گمراه کننده جهت تعیین سودآوری طرحها خواهد بود (اسکونژاد، ۱۳۸۰).
۲-۱-۱۱- ارزش فعلی خالص(NPV)[18]
محاسبه ارزش فعلی یک فرایند مالی، تبدیل ارزش آینده کلیه دریافتها و پرداختها به ارزش فعلی در زمان حال یا مبدأ پروژه میباشد. چنانچه به ازای حداقل نرخ جذب کننده i برای یک پروژه ارزش فعلی هزینه ها بیش از ارزش فعلی درآمدها باشد پروژه غیر اقتصادی خواهد بود. و چنانچه باشد، ارزش فعلی هزینهآموزشها کمتر از ارزش فعلی درآمدها بوده و پروژه اقتصادی است. اگر باشد پروژه اقتصادی است، زیرا حداقل نرخ جذبکننده برای سرمایهگذاری تأمین گشته است. معیار ارزش فعلی خالص مزایای قابل ملاحظه زیر را دارا میباشد (اسکونژاد، ۱۳۸۰):